نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 کارشناس آمار و اطلاعات
2 مدیر مالی بنادر و دریانوری استان خوزستان -مجتمع بندری امام خمینی (ره ) , مدرس دانشگاه
چکیده
هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر در استقرار نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیت در ادارۀ کل بنادر و دریانوردی استان خوزستان ـ بندر امام خمینی است. جامعۀ آماری، مدیران و کارشناسان ادارۀ کل بنادر و دریانوردی استان خوزستان که به نوعی با بودجه دستگاه سر و کار داشتند، بودند که150 نفر از جامعۀ آماری به عنوان نمونه به روش تصادفی طبقهای انتخاب شدند و پرسشنامه محققساخته را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد سه عامل توانایی ارزیابی عملکرد، توانایی فنی و توانایی نیروی انسانی برای استقرار نظام بودجهبندی مبتنی بر مبنای فعالیت، تأثیرگذار هستند و اولویت هریک از عوامل به ترتیب توانایی ارزیابی عملکرد، توانایی فنی و توانایی نیروی انسانی میباشد. در مقولة ارزیابی عملکرد برای استقرار نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیت به ترتیب مؤلفههای علاقهمندی به انجام کار، انجام به موقع کارها و وظایف شغلی، موفقیت در انجام وظایف شغلی، موفقیت شغلی، سرعت و مقدار انجام وظایف شغلی، کیفیت عملکرد شغلی، دقت و اثربخشی کارکنان، سازگاری با دگرگونیهای شغلی و سازمانی، و مهارتهای جدید از نظر تأثیرگذاری در اولویت قرار دارند. همچنین از نظر نیروی انسانی در تمامی شاخصها جز تولید و توزیع، بر استقرار نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیت تأثیرگذار است و به ترتیب مسئولیتپذیری، آشنایی با سیستمها و برنامههای مرتبط با وظیفۀ شغلی، نظارت و رهبری، آشنایی با سیستمهای حسابداری، نظارت و گزارشدهی، اعتماد و اعتبار، آشنایی با نظامهای جدید مالی و اطلاعاتی، آگاهی، هوشمندی، همافزایی، آشنایی با مهارتهای جدید، مهارت، آشنایی با سیستمهای مکانیزه حسابداری در استقرار ABC، آشنایی با اطلاعات مالی مربوط به داراییهای سرمایهای، آشنایی با نرمافزارهای جدید برای استخراج خروجی و نتیجهگیری، سازماندهی، نتیجهگرایی، استفاده از مشاوران مجرب خارج از سازمان، آشنایی با پردازش مناسب دادهها و عملیات داخلی سازمان در اولویت میباشند. در زمینه تأثیرگذاری قابلیت فنی بر استقرار نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیت، به ترتیب بانک اطلاعاتی مناسب، سیستم اطلاعات مدیریت فناوری، استفاده از نیروهای متخصص حسابداری، استفاده از نرمافزارهای مناسب مالی، استفاده از مشاوران مجرب خارج از سازمان، آشنایی مدیران فنی با سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت، وجود اطلاعات مالی مربوط به داراییهای سرمایهای، پردازش مناسب دادهها و عملیات داخلی سازمان و وجود سیستمهای مکانیزه حسابداری در استقرار ABC از نظر تأثیر، اولویت اول تا هشتم را دارند.
کلیدواژهها
1- مقدمه
در شرایط محیط متغییر امروزی، ارایه اطلاعات صحیح به مدیران جهت تصمیمگیری یکی از موضوعات اساسی سازمانها است. به همین دلیل، اکثر سازمانها به سمت استفاده از سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت، به جای سیستم سنتی هزینهیابی متمایل شدهاند. بودجهریزی عملیاتی مبتنی بر هزینهیابی بر مبنای فعالیت نگرش جدیدی است که مشخصا به منظور ارایه اطلاعات مفید جهت دستیابی به اهداف اصلاحی در داخل و خارج سازمان پدید آمده است. اهداف و کاربردهای بودجهریزی عملیاتی و بهای تمامشده بر مبنای فعالیت عبارتند از: (1) شناسایی فعالیتهای بخش سودآور و غیرسودآور، (2) محاسبۀ بهای تمامشده دقیق یک واحد محصول یا خدمات، (3). محاسبۀ بهای تمامشده هریک از فعالیتهای فوق به سازمان بنادر و بنادر تابعه کمک خواهد نمود که با بنادر منطقه، به ویژه بندر جبل علی که رقیب اصلی بنادر ایران محسوب میشود، رقابت نماید. اما، با توجه به وضعیت موجود و به دلیل عدم بهرهگیری از سیستم بودجهریزی عملیاتی و محاسبه بهای تمامشدۀ فعالیتها بر مبنای سیستم بهای تمامشده، امکان محاسبۀ دقیق بهای تمامشدۀ فعالیتها، و شناسایی و حذف فعالیتها و هزینههای غیرضروری و نهایتاٌ وضع تعرفه با قیمتهای رقابتی برای سازمان و بنادر تابعۀ آن میسر نباشد. لذا استقرار سیستمهایی همچون بودجهریزی عملیاتی و استقرار سیستم ABC که موجب محاسبۀ دقیق بهای خدمات دریایی وبندری و شفافسازی آنها شود ضروری است. با استقرار این سیستم و محاسبۀ دقیق و شفاف، خدمات بندری و دریایی میتواند فعالیتهای غیرمولد ارزش افزوده را حذف و امکان وضع رقابتی برای آنها فراهم شود. بنابراین در راه رسیدن به اهداف مطلوب ضرورت دارد به نحوی، از تک تک منابع محدود استفاده شود تا در تبدیل کل منابع به پول بتوان گفت با حداقل هزینه، حداکثر استفاده به عمل آمده است (آیت اللهی، 1374). بودجه، هدفها و راهبردها را به صورت عبارتهای مالی در آورده و راه اجرای برنامه و کنترل پیشرفت آنها را مشخص مینماید. با توجه به مطالب بیان شده سعی پژوهش حاضر بر آن است تا با شناسایی عوامل متعددی نظیر میزان شناخت و دانش مدیران و کارشناسان نسبت به این نظام و سایر عوامل انسانی و رفتاری مرتبط با استقرار بودجهریزی بر مبنای فعالیت و نیز مشکلات و موانع و ظرفیتهای موجود برای استقرار بودجهریزی بر مبنای فعالیت، مشخص کند که آیا زمیـنه وشرایط لازم در سه بعد مورد اشـاره برای استـقرار نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیـت در ادارۀ کل بنـادر و دریانوردی استـان خوزستـان ـ بندر امام خمینی (ره) فراهم است یا خیر ؟ به این منظور، فرضیاتی به این شرح تدوین شد: (1) توانمندی (قابلیت) نیروی انسانی مجتمع بندری امام خمینی (ره) در استقرار نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیت تأثیر مثبت و معنیداری دارد، (2) توانمندی ارزیابی عملکرد مجتمع بندری امام خمینی (ره) در استقرار نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیت تأثیر مثبت و معنیداری دارد و (3) توانمندی فنی مجتمع بندری امام خمینی (ره) در استقرار نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیت تأثیر مثبت و معنیداری دارد.
1-1- مبانی نظری
1-1-1- تاریخچۀ بودجهنویسی در ایران
بودجهریزی، به عنوان یکی از چالشهای فعلی نظام اقتصاد ایران تاریخچهای ۱۰۰ ساله دارد. تاریخ حکایت از آن دارد که طى دوران مختلف دولتها تا حدود زیادى تکیه بر کارشناسان بینالمللى را مبناى تحولات ساختارى در بودجه قرار دادهاند، به گونهاى که طى چند سال اخیر نیز دستورات صندوق بینالمللى پول تأثیرات بسیارى در ساختار و نظام بودجهریزى کشور داشته است. مورگان شوستر آمریکایى اولین کارشناسى بود که به صورت رسمى و با هدف سامانبخشیدن به وضعیت مالى دولت ایران در سال ۱۲۹۰ شمسى به ایران آمد. اما به دلیل تشدید بحرانهاى سیاسى و اولتیماتوم دولت روسیه پس از ۸ ماه مجبور به ترک کشور شد. پس از گذشت یک دهه یعنى در سال ۱۳۰۱ دکتر میلیسپو که او هم اهل آمریکا بود با مأموریتى مشابه شوستر به ایران سفر کرد. وى که در رأس یک هیئت به ایران آمد، به دنبال یک دوره اقدامات اجرایى بود و قرارداد خدمت و حدود اختیارات وى در سال ۱۳۰۴ به مدت دو سال دیگر تمدید شد. نظام بودجهنویسى در سالهاى ۱۳۱۸ و ۱۳۱۹ به تکامل رسید و اطلاعات بودجهاى دولت در هفتاد ستون عرضه شد. از سال ۱۳۳۲ فصل نوینى در نظام بودجهریزى آغاز شد. از آن سال کشور با وامها و کمکهاى بلاعوض آمریکا و انگلیس مواجه شد و درآمدهاى نفتى نیز نقش مهمى در بودجه پیدا کرد. با افزایش درآمدهاى نفتى و شروع برنامههاى عمرانی، بودجه اهمیت مضاعفى یافت و در سال ۱۳۴۵ پیشنهاد لایحۀ بودجه از وظایف وزارت دارایى خارج شد و در حوزۀ مسؤولیت نخست وزیر درآمد و به این ترتیب دفتر بودجه در سازمان برنامه تشکیل شد. از سال ۱۳۵۲ تهیه و تنظیم بودجۀ کل کشور جزو وظایف سازمان برنامه و بودجه و کلیه امور مالى و خزانه دارى در وزارت دارایى متمرکز شد(حاجیلو، 1396: 36).
در شیوۀ بودجهبندی افزایشی یا تدریجگرائی حجم عملیات دستگاه را ثابت فرض میکنند وافزایش یا کاهش هزینهها را در برابر حجم عملیات ثابت مقایسه و برآورد مینمایند که به نگهداشت سطح عملیات موسوم است. درصورتی که در بودجه حجم عملیات توسعه یابد یا وظیفه جدیدی به دستگاه اجرایی محول گردد، آثار مالی آن به تفکیک دربودجه منظورمی گردد (آداه و ممان، 2013).
این روش در برآورد هزینههای سال بعد "سال بودجه" بسیار مؤثر است و میتواند به عنوان یک ابزار سریع در تخمین برآورد هزینهها کمک شایان توجهی نماید. اساس کار متکی براعطای اعتبارات سال قبل است که در سال بعد (سال بودجه) تغییرات حاصل از نوع تورم و تعدیل قیمت کالاها و خدمات "نگهداشت سطح" برآورد و توسعۀ عملیات کمی و کیفی به آن اضافه میگردد و گاهی اوقات وظیفه یا کار جدیدی به دستگاه محول میشود که از جمع سه عامل نگهداشت سطح، توسعۀ عملیات و کار جدید به جمع کل بودجه در سال بعد دسترسی مییابیم.
بودجهبندی برنامهای از سال 1960در آمریکا پایهگذاری شد. با اجرای این روش اعطای اعتبارات به واحد اجرایی مستلزم شناخت امکانات موجود دستگاه اجراکننده مورد تأکید قرار گرفت. با استفاده از این سیستم میتوان برنامهریزی، طرحریزی، بودجهبندی، اطلاعات مدیریت، کنترل مدیریت، و ارزشیابی برنامه را بهم مرتبط ساخت. درعین حال نسبت به تجزیهوتحلیل سیستماتیک هر یک ازعناصر فوق تأکید نمود.
در مورد شیوۀ بودجهبندی برنامهای به میزان قابل ملاحظهای ابهام، و سوء تعبیر وجود دارد. این مجموعه باید یک سیستم تلقی شود، نه روش و فن خاص. سیستمی که شامل مبنای تصمیمگیری مناسب و معقول در مرحلۀ سیاستسازی، و اعلام خطمشی طراحی برنامههای اجرائی و تضمین منابع محدود میان نیازهای نامحدود بوده، و برقراری ارتباط مداوم بین این عوامل را فراهم سازد. طبیعتاً هریک از اجزای سیستم با اجزای دیگر برای رسیدن به هدفهای سیستم درارتباط هستند (عباسی، 1396). دراین شیوۀ بودجهبندی عملیات سازمان به شکل برنامۀ کار تنظیم و برای هر برنامۀ کار، اعتبار منظور میگردد.
به طور معمول، در فرآیند تهیۀ بودجه، هزینههای سال پیش که به مصرف رسیده یک نقطۀ آغاز بهحساب میآید. کار افرادی که بودجۀ جدید را مینویسند یا تهیه میکنند این است که چه اقلام و فعالیتهایی را باید از بودجه حذف کرد و چه فعالیتها و اقلامی را باید اضافه نمود. این کار باعث میشود مدیریت برای ادامه یا توقف نوع خاصی از کار تعصب ویژهای به خرج دهد (دی کامپوس و رودیگز، 2016). در بودجهبندی بر مبنای صفر، که نقطۀ مقابل بودجۀ افزایشیابنده است، هر سازمان برای بودجهبندی باید کلیۀ فعالیتها وبرنامههای خود را اعم از قدیم یا جدید همانند یک برنامه یا فعالیت جدید ازجنبههای مختلف مورد ارزیابی قرار دهد ومیزان اهمیت و اولویت آنها را مشخص سازد. به این ترتیب، نوعی تحول و نوسازی فلسفۀ زیربنای این شیوۀ بودجهبندی را تشکیل میدهد. در بودجهبندی بر مبنای صفر تمام فعالیتها و برنامهها در سازمان از نظر اثربخشی و کارآئی مورد تجزیهوتحلیل و ارزیابی قرار میگیرد. و درجۀ اولویت آنها نسبت به یکدیگر تعیین میشود. فعالیتهایی که از نظر اهمیت در درجات پایینتر قرار گرفتهاند، در صورت لزوم حذف میشوند و در سایر فعالیتها، اصلاحات ضروری بهعمل میآید. فعالیتهای مهم نیز از محل صرفهجویی حاصل از حذف فعالیتهای کماهمیت، تقویت میشوند و توسعه مییابند (گلاس و همکاران، 2014).
بودجهریزی عملیاتی عبارت است از برنامة سالانه به همراه بودجه سالانه که رابطة میان میزان وجوه تخصیصیافته به هر برنامه و نتایج بهدستآمده از آن برنامه را نشان میدهد. این بدان معنی است که با هر میزان مخارج انجامشده در هر برنامه، باید مجموعة معینی از اهداف تأمین شود (پناهی، 1384). بودجهریزی عملیاتی، برنامة راهبردی سازمان با توجه به اهداف و ماموریتهای آن است که فرایندی را جهت تبدیل دادههای قابلسنجش به اطلاعات معنیدار در خصوص نتایج برنامهها فراهم میآورد (ملکرز و ویلابی، 2000). بودجهریزی عملیاتی به دنبال ایجاد پیوند میان شاخصهای عملکرد و تخصیص منابع است هر چند چنین پیوندهایی اغلب ضعیفاند ولی میتوانند سیاستگذاری بودجهای را تسهیل و نظارت و قانونگذاری بر نتایج و دستاوردهای مرتبط با مخارج عمومی را افزایش دهند (دیاموند، 2002).
توانمندی کارکنان: عبارت از توانمندی کارکنان در شناسایی فعالیتها، سنجش، تحلیل عملکرد و استفاده از سیستم بودجهریزی وهزینهیابی بر مبنای فعالیتABC وآموزش مستمر و توانمندسازی کارکنان میباشد.
توانمندی فنی: شامل وجود سیستمهای مکانیزه حسابداری در استقرار ABC، وجود اطلاعات مالی مربوط به داراییهای سرمایهای، پردازش مناسب دادهها و عملیات داخلی سازمان، استفاده از نرمافزارهای مناسب مالی، آشنایی مدیران فنی با سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت، استفاده از نیروهای متخصص حسابداری، استفاده از مشاوران مجرب خارج از سازمان، وجود بانک اطلاعاتی مناسب، وجود سیستم اطلاعات مدیریت فناوری، وجود سیستم حسابداری تعهدی، خصوصیسازی فعالیتها و بخشهای مختلف سازمان میباشد.
هدف اصلی در فعالیتهای مربوط به بودجهریزی عملیاتی استفادة مؤثر از تجهیزات، منابع انسانی برای ارائه خدمات بهتر میباشد تا به بهترین وجه، از منابع و امکانات سازمان محافظت و مراقبت شود و از اختلال در سیستمهای یادشده یا عدم عملکرد آنها جلوگیری بهعمل آید (خداداد حسینی و همکاران، 1390). به عبارت دیگر، هدف اصلی بودجهریزی عملیاتی شفافسازی بودجه و کمک به تخصیص بهینه و استفاده مؤثر از منابع سازمان میباشد (مهدوی، 1386: 93). به تعبیر دیگر، هدف نهایی بودجهریزی عملیاتی کمک به اتخاذ تصمیمات عقلایی دربارة تخصیص و تعهد منابع دولت براساس پیامدهای قابلسنجش میباشد که نتایج قابلانتظار دستگاه را در طول زمان منعکس میکند.
بودجهریزی عملیاتی دارای مزایای به این شرح میباشد: (1) افزایش پاسخگویی عمومی، (2) مدیریت برای عملکرد بهتر، (3) بهبود نحوة تخصیص منابع، (4) یک ابزار تشخیص ارزشمند ارائه میدهد (5) دربرگرفتن کلیة سطوح مدیریت، (6) امکان مقایسه در هزینة واحد ایجاد میکند و (7) از تصمیمات آگاهانه و ملموستر حمایت میکند
1-2- پیشینة پژوهش
حاجیلو (1396)، در پژوهشی به بررسی تأثیر استفاده از روش هزینهیابی بر مبنای فعالیت (ABC) بر استقرار بودجهریزی عملیاتی در دفتر تبلیغات اسلامی قم پرداخت. تحقیق وی از نظر هدف، کاربردی و از نظر اجراء، توصیفی ـ پیمایشی بود. جامعة آماری این تحقیق دفتر تبلیغات اسلامی حوزة علمیه قم و شعب آن بودند. تعداد ۲۹۴ نفر با استفاده از آزمون مورگان به عنوان نمونة تحقیق انتخاب شده است که همگی ازذیحسابها، مدیران ارشد، مدیران ادارات و کارشناسان برنامهریزی، بودجه، مالی و خبرگان موضوع تحقیق در سازمان میباشند. نتایج آزمون بارتلت و KMO نشان از کفایت نمونه دارد و نتایج شاپیروویلک نشان داد، دادهها از توزیع نرمالی برخوردار میباشند، بنابراین میتوان از آزمونهای پارامتریک، آزمون تیتک نمونهای و آزمون همبستگی پیرسون استفاده کرد. نتایج تیتک نمونهای حاکی از تأیید فرضیات فرعی و فرضیة اصلی میباشد. به عبارتی استفاده از روش هزینهیابی بر مبنای فعالیت بر استقرار بودجهریزی عملیاتی در دفتر تبلیغات اسلامی حوزة علمیه قم تاثیر معنیداری دارد.
غائی (1395)، در پژوهشی به شناسایی و رتبهبندی موانع استقرار بودجهریزی عملیاتی با رویکرد هزینهیابی برمبنای فعالیت(مورد مطالعه: شهرداری کرج)، پرداخت. روش تحقیق توصیفی ـ پیمایشی از نوع تحلیلی بود که جهت جمعآوری اطلاعات موردنیاز از مطالعات کتابخانهای و تحقیقات میدانی و سپس از پرسشنامه محققساخته استفاده کردیم. جامعة مورد بررسی شامل کارشناسان برنامه و بودجه و کارکنان واحد مالی و اعتبارات شهرداری مرکز و مناطق و سازمانهای وابسته شهرداری کلانشهر کرج بودند. نتایج تکنیک دلفی حاصل از نظرخواهی کارشناسان برنامه و بودجه شهرداری کرج پس از ۳ راند حاکی از آن بود که کارشناسان بر ۲۸ مانع اجرای بودجهریزی عملیاتی با رویکرد هزینهیابی برمبنای فعالیت اتفاق نظر مناسبی با ضریب هماهنگی کندال ۸۰% داشتند که در مرحله سوم دلفی اقدام به رتبهبندی با استفاده از آزمون رتبهبندی فریدمن نمودند. نتایج آزمون دوجملهای و آمار توصیفی حاصل از بررسی نظرات کارمندان واحد مالی شهرداری کرج نسبت به موانع، نشاندهنده همسوبودن نظرات نمونة آماری با کارشناسان برنامه و بودجه بر وجود موانع بوده است. اولین مانع فقدان نهاد بالادستی متخصص و مسلط و با تجربه جهت بررسی و تصویب و تفریغ بودجه عملیاتی با رویکرد هزینهیابی برمبنای فعالیت و آخرین مانع، مشکل شناسایی دقیق فعالیتها در شهرداری کرج شناسایی بود.
نتایج حاصل از پژوهش میرزایی (1395) با موضوع بررسی رابطة بین بودجهریزی عملیاتی و بهبود مسئولیت پاسخگویی در دستگاههای اجرایی شهر کرمان نشان میدهد که بین بودجهریزی عملیاتی و بهبود مسئولیت پاسخگویی در دستگاههای اجرایی شهر کرمان، رابطه معنیداری وجود دارد. و همچنین ارتباط بین هریک از عناصر بودجهریزی عملیاتی با بهبود مسئولیت پاسخگویی مورد تائید قرار گرفت.
لو و همکاران (2011)، در پژوهشی با عنوان «بودجهریزی عملیاتی در ایالات متحده ـ آنچه که قانون برای اجرای آن الزام نموده است؟» به بررسی محتوای قانون بودجهریزی عملکرد و ارتباط آن با کیفیت اجرایی سیستم بودجهریزی عملیاتی پرداختهاند. تحقیقات آنها نشان میدهد در ایالتهایی که سیستم بودجهریزی عملیاتی به خوبی اجرا میشود، بیشتر از ایالتهایی که بودجهریزی عملیاتی در آنها اجرا نمیشود یا بهصورت ضعیف اجرا میگردد به تصویب قوانین و مقررات مربوط به سیستم بودجهریزی عملیاتی میپردازند. همچنین نتایج تحقیق آنها نشان میدهد قانون بودجهریزی عملکردکه شامل دستورالعملهای تفصیلی دربارة توسعه، گزارشگری و استفاده از دادههای عملکرد باشد به استفاده قویتر از سیستمهای بودجهریزی عملکرد در ایالتها منجر میشود.
کینگ و همکاران (2010)، در تحقیقی با عنوان «بررسی شیوههای بودجهریزی و عملکرد در کسب و کارهای درمانی کوچک» به این نتیجه دست یافتند که بودجهریزی مدون مرتبط با اندازه و ساختار است و برای آنکه مؤسسات تجاری بتوانند از این بودجهریزی مدون استفاده کنند و آن را گسترش دهند باید ارتباط آن را با ساختار، استراتژی و عدم اطمینان محیطی درکشده، در نظر بگیرند.
2- روش تحقیق
روش این تحقیق برحسب نحوة گردآوری دادهها، توصیفی میباشد. زیرا هدف آن توصیف کردن شرایط یا پدیدههای موردبررسی است. .همچنین از تحقیقات کاربردی محسوب میشود، چون نتایج آن میتواند در ادارۀ کل بنادر و دریانوردی استان خوزستان ـ منطقة ویژة اقتصادی بندر امام خمینی(ره)) مورد استفاده قرار گیرد. جامعة آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مدیران و کارشناسان ادارۀ کل بنادر و دریانوردی استان خوزستان (بندر امام خمینی (ره)) که به نوعی با بودجه دستگاه سر و کارداشتند، میباشد که 150 نفر از جامعة آماری به عنوان نمونه به روش تصادفی طبقهای انتخاب شدند. برای اندازهگیری سازههای پژوهش، جمعآوری دادهها و اطلاعات لازم از پرسشنامه محققساخته استفاده شده است. بهمنظور تضمین اعتبار محتوایی پرسشنامه از نظرات اساتید دانشگاه در راستای حذف و تعدیل برخی از سوالات پژوهش استفاده شد. جهت تعیین پایایی پرسشنامهها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. به این صورت که قبل از اجرای نهایی، 30 نفر از نمونة پژوهش به صورت تصادفی انتخاب و پرسشنامهها در اختیارشان قرار داده شد و پس از جمعآوری پرسشنامه، به کمک نرمافزار آماری SPSS، ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. ضریب آلفای پرسشنامه برابر با 80/0 بهدست آمد که نشاندهندة اعتبار پرسشنامه میباشد. برای تجزیهوتحلیل دادههای پژوهش در بخش آمار استنباطی از آزمون تیتک گروهی و فریدمن و نرمافزارهای SPSS و LISREL استفاده شد.
3- تجزیهوتحلیل دادهها
جدول (1): آزمون تیتک نمونهای برای مقایسة میانگین نمونه و میانگین نظری
توانایی لازم برای استقرار نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیت
|
Test Value=3 |
|||||
t |
درجة معنیداری |
سطح معنیداری/ (دو دامنه) |
تفاوت از میانگین |
فاصلة اطمینان 95% از میانگین |
||
کمینه |
بیشینه |
|||||
توانایی ارزیابی عملکرد |
25.613 |
149 |
000/0 |
937/0 |
86/0 |
00/1 |
توانایی نیروی انسانی |
13.496 |
149 |
000/0 |
357/0 |
31/0 |
41/0 |
توانایی فنی |
17.845 |
149 |
000/0 |
605/0 |
54/0 |
67/0 |
نمره کل |
25.987 |
149 |
000/0 |
630/0 |
58/0 |
68/0 |
همانطور که در جدول (1) مشاهده میشود چون t محاسبهشده در متغیر توانایی با مقدار 978/25 در متغیر توانایی برای آزمونهای دو دامنه در سطح 05/0 معنیدار میباشد، بنابراین، فرض صفر در این آزمون مبنی بر عدم تفاوت بین میانگین نمونه و میانگین جامعه (نظری) رد میشود و با اطمینان 95% میتوان گفت که میانگین نمونه با میانگین نظری تفاوت معنیداری دارد و چون میانگین نمونه از میانگین نظری بزرگتر است، در نتیجه میتوان چنین استنباط کرد که ارزیابی عملکرد، توانایی نیروی انسانی و توانایی فنی بر استقرار نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیت تأثیر مثبت دارد.
با توجه به سطح معنیداری 000/0 در تمامی ابعاد ارزیابی عملکرد، توانایی نیروی انسانی و توانایی فنی و با توجه به اینکه نمرة میانگین این ابعاد از میانگین نظری (3) بیشتر است، می توان چنین استنباط کرد که ارزیابی عملکرد، توانایی نیروی انسانی و توانایی فنی بر استقرار نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیت تأثیر مثبت دارند.
جدول (2): نتیجه آزمون فریدمن برای اولویت بندی توانایی
لازم برای استقرار نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیت
|
میانگین رتبه |
اولویت |
|
توانایی ارزیابی عملکرد |
66/2 |
اول |
|
توانایی فنی |
04/2 |
دوم |
|
توانایی نیروی انسانی |
30/1 |
سوم |
|
|
کای دو |
درجة آزادی |
سطح معنیداری |
624/141 |
2 |
000/0 |
همانطور که مندرجات جدول (2) بر اساس آزمون رتبهای فریدمن نشان میدهد مقدار کایدو این آزمون (624/141) در سطح 05/0 معنیدار است، بنابراین، این مؤلفهها در زمینة توانایی در اولویتهای متفاوتی قرار دارند و در این میان توانایی ارزیابی عملکرد با میانگین رتبة 66/2 در اولویت اول، توانایی فنی با میانگین رتبة 04/2 در اولویت دوم و توانایی نیروی انسانی با میانگین رتبة 30/1 در اولویت سوم قرار دارد.
جدول (3): آزمون t تک نمونهای برای مقایسة میانگین نمونه و میانگین نظری شاخصهای
توانایی ارزیابی عملکرد لازم برای استقرار نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیت
Test Value=3 |
||||||
t |
درجة معنیداری |
سطح معنیداری/ (دو دامنه) |
تفاوت از میانگین |
فاصلة اطمینان 95% از میانگین |
||
کمینه |
بیشینه |
|||||
مهارتهای جدید |
700/5 |
149 |
000/0 |
380/0 |
25/0 |
51/0 |
دقت و اثربخشی کارکنان |
409/15 |
149 |
000/0 |
773/0 |
67/0 |
87/0 |
کیفیت عملکرد شغلی |
440/16 |
149 |
000/0 |
787/0 |
69/0 |
88/0 |
انجام به موقع کارها و وظایف شغلی |
175/23 |
149 |
000/0 |
207/1 |
10/1 |
31/1 |
موفقیت در انجام وظایف شغلی |
149/23 |
149 |
000/0 |
193/1 |
09/1 |
30/1 |
سازگاری با تغییرات شغلی و سازمانی |
673/6 |
149 |
000/0 |
420/0 |
30/0 |
54/0 |
سرعت و مقدار انجام وظایف شغلی |
633/20 |
149 |
000/0 |
107/1 |
00/1 |
21/1 |
موفقیت شغلی |
784/22 |
149 |
000/0 |
200/1 |
10/1 |
30/1 |
علاقهمندی به انجام کار |
216/24 |
149 |
000/0 |
273/1 |
17/1 |
38/1 |
همانطور که مندرجات جدول (3) نشان میدهد چون t محاسبهشده در شاخصهای توانایی ارزیابی عملکرد برای آزمونهای دو دامنه در تمامی شاخصها در سطح 05/0 معنادار میباشد، بنابراین، فرض صفر در این آزمون مبنی بر عدمتفاوت بین میانگین نمونه و میانگین جامعه (نظری) در شاخصهای توانایی ارزیابی عملکرد رد میشود و با اطمینان 95% میتوان گفت میانگین نمونه با میانگین نظری تفاوت معنیدار دارد و چون میانگین نمونه از میانگین نظری بزرگتر است، در نتیجه میتوان چنین استنباط کرد که ارزیابی عملکرد لازم در تمام شاخصهای نهگانه بر استقرار نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیت تأثیر مثبت دارد.
جدول(4): نتیجة آزمون فریدمن برای اولویتبندی توانایی شاخصهای
ارزیابی عملکرد لازم برای استقرار نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیت
|
میانگین رتبه |
اولویت |
علاقهمندی به انجام کار |
67/2 |
اول |
انجام به موقع کارها و وظایف شغلی |
02/6 |
دوم |
موفقیت در انجام وظایف شغلی |
99/5 |
سوم |
موفقیت شغلی |
95/5 |
چهارم |
سرعت و مقدار انجام وظایف شغلی |
61/5 |
پنجم |
کیفیت عملکرد شغلی |
34/4 |
ششم |
دقت و اثربخشی کارکنان |
30/4 |
هفتم |
سازگاری با تغییرات شغلی و سازمانی |
41/3 |
هشتم |
مهارتهای جدید |
11/3 |
نهم |
کای دو |
درجة آزادی |
سطح معنیداری |
994/362 |
8 |
000/0 |
همانطور که مندرجات جدول (4) بر اساس آزمون رتبهای فریدمن نشان میدهد مقدار کایدو این آزمون (994/362) در سطح 05/0 معنیدار است، بنابراین، این شاخصها در زمینة توانایی ارزیابی عملکرد در اولویتهای متفاوتی قرار دارند و در این میان علاقهمندی به انجام کار با میانگین رتبة 27/6 در اولویت اول، و مهارتهای جدید با میانگین رتبة 11/3 در اولویت نهم قرار دارد.
جدول (5): آزمون t تک نمونهای برای مقایسة میانگین نمونه و میانگین نظری شاخصهای توانایی ارزیابی
نیروی انسانی لازم برای استقرار نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیت
Test Value=3 |
||||||
t |
درجة معنیداری |
سطح معنیداری/ (دو دامنه) |
تفاوت از میانگین |
فاصلة اطمینان 95% از میانگین |
||
کمینه |
بیشینه |
|||||
هوشمندی |
375/7 |
149 |
000/0 |
380/0 |
28/0 |
48/0 |
آگاهی |
028/7 |
149 |
000/0 |
367/0 |
26/0 |
47/0 |
مهارت |
595/5 |
149 |
000/0 |
287/0 |
19/0 |
19/0 |
تولید |
915/2- |
149 |
004/0 |
147/0- |
25/0- |
05/0- |
سازماندهی |
901/2 |
149 |
004/0 |
140/0 |
04/0 |
24/0 |
توزیع |
972/1- |
149 |
051/0 |
100/0- |
20/0- |
00/0 |
اعتماد و اعتبار |
075/12 |
149 |
000/0 |
687/0 |
57/0 |
80/0 |
نظارت و رهبری |
750/11 |
149 |
000/0 |
753/0 |
63/0 |
88/0 |
مسئولیت پذیری |
913/14 |
149 |
000/0 |
807/0 |
70/0 |
91/0 |
هم افزایی |
371/6 |
149 |
000/0 |
340/0 |
23/0 |
45/0 |
آشنایی با سیستم و برنامههای مرتبط با وظیفه شغلی |
899/17 |
149 |
000/0 |
787/0 |
70/0 |
87/0 |
آشنایی با سیستم حسابداری، نظارت و گزارشدهی |
050/16 |
149 |
000/0 |
747/0 |
065/0 |
84/0 |
آشنایی با نظامهای جدید مالی و اطلاعاتی |
987/11 |
149 |
000/0 |
600/0 |
50/0 |
70/0 |
آشنایی با مهارتهای جدید |
189/7 |
149 |
000/0 |
347/0 |
25/0 |
44/0 |
آشنایی با نرمافزارهای |
863/4 |
149 |
000/0 |
220/0 |
13/0 |
31/0 |
آشنایی با سیستمهای مکانیزه حسابداری |
084/6 |
149 |
000/0 |
353/0 |
24/0 |
47/0 |
آشنایی با اطلاعات مالی |
359/5 |
149 |
000/0 |
267/0 |
17/0 |
36/0 |
آشنایی با پردازش مناسب دادهها و عملیات |
583/2 |
149 |
011/0 |
100/0 |
02/0 |
18/0 |
استفاده از مشاوران مجرب خارج از سازمان |
711/2 |
149 |
008/0 |
113/0 |
03/0 |
20/0 |
نتیجهگرایی |
906/1 |
149 |
059/0 |
100/0 |
00/0 |
20/0 |
همانطور که مندرجات جدول (5) نشان میدهد چون t محاسبهشده در شاخصهای توانایی نیروی انسانی در برای آزمونهای دو دامنه در تمام شاخصها در سطح 05/0 معنیدار میباشد، بنابراین، فرض صفر در این آزمون مبنی بر عدمتفاوت بین میانگین نمونه و میانگین جامعه (نظری) در شاخصهای توانایی ارزیابی عملکرد رد میشود و با اطمینان 95% میتوان گفت میانگین نمونه با میانگین نظری تفاوت معنیدار دارد و چون میانگین نمونه از میانگین نظری در تمام شاخصها به جز تولید و توزیع بزرگتر است، در نتیجه میتوان چنین استنباط کرد که توانایی نیروی انسانی در تمام شاخصها جز تولید و توزیع برای استقرار نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیت تأثیر مثبت دارد.
جدول (6): نتیجة حاصل از آزمون رتبهای فریدمن برای اولویتبندی توانایی شاخصهای
توانایی نیروی انسانی لازم برای استقرار نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیت
عوامل |
میانگین رتبه |
اولویت |
مسئولیتپذیری |
30/14 |
اول |
آشنایی با سیستمها و برنامههای مرتبط با وظیفة شغلی |
25/14 |
دوم |
نظارت و رهبری |
93/13 |
سوم |
آشنایی با سیستمهای حسابداری، نظارت و گزارشدهی |
89/13 |
چهارم |
اعتماد و اعتبار |
33/13 |
پنجم |
آشنایی با نظامهای جدید مالی و اطلاعاتی |
55/12 |
ششم |
آگاهی |
62/10 |
هفتم |
هوشمندی |
51/10 |
هشتم |
همافزایی |
44/10 |
نهم |
آشنایی با مهارتهای جدید |
36/10 |
دهم |
مهارت |
85/9 |
یازدهم |
آشنایی با سیستمهای مکانیزه حسابداری در استقرار ABC |
80/9 |
دوازدهم |
آشنایی با اطلاعات مالی مربوط به داراییهای سرمایهای |
65/9 |
سیزدهم |
آشنایی با نرمافزارهای جدید برای استخراج خروجی و نتیجهگیری |
28/9 |
چهاردهم |
سازماندهی |
70/8 |
پانزدهم |
نتیجهگرایی |
49/8 |
شانزدهم |
استفاده از مشاوران مجرب خارج از سازمان |
44/8 |
هفدهم |
آشنایی با پردازش مناسب دادهها و عملیات داخلی سازمان |
18/8 |
هجدهم |
توزیع |
87/6 |
نوزدهم |
تولید |
56/6 |
بیستم |
کای دو |
درجة آزادی |
سطح معنیداری |
706/682 |
19 |
000/0 |
همانطور که مندرجات جدول (6) بر اساس آزمون رتبهای فریدمن نشان میدهد مقدار کایدو این آزمون (706/682) در سطح 05/0 معنیدار است، بنابراین، این شاخصها در زمینة توانایی نیروی انسانی در اولویتهای متفاوتی قرار دارند و در این میان مسئولیتپذیری با میانگین رتبة 30/14 در اولویت اول، و تولید با میانگین رتبة 56/6 در اولویت بیستم قرار دارد.
جدول (7): آزمون t تک نمونهای برای مقایسة میانگین نمونه و میانگین نظری شاخصهای
توانایی فنی لازم برای استقرار نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیت
Test Value=3 |
||||||
t |
درجة معنیداری |
سطح معنیداری/ (دو دامنه) |
تفاوت از میانگین |
فاصله اطمینان 95% از میانگین |
||
کمینه |
بیشینه |
|||||
وجود سیستمهای مکانیزه حسابداری در استقرار ABC |
802/1 |
149 |
074/0 |
107/0 |
01/0- |
22/0 |
اطلاعات مالی داراییهای سرمایهای، پردازش مناسب دادهها و عملیات داخلی سازمان |
087/4 |
149 |
000/0 |
213/0 |
11/0 |
32/0 |
استفاده از نرم افزارهای مناسب مالی |
628/16 |
149 |
000/0 |
753/0 |
66/0 |
84/0 |
آشنایی مدیران فنی با سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت |
361/6 |
149 |
000/0 |
413/0 |
28/0 |
54/0 |
استفاده از نیروهای متخصص حسابداری |
503/16 |
149 |
000/0 |
873/0 |
77/0 |
98/0 |
استفاده از مشاوران مجرب خارج از سازمان |
271/11 |
149 |
000/0 |
627/0 |
52/0 |
74/0 |
وجود بانک اطلاعاتی مناسب |
238/17 |
149 |
000/0 |
940/0 |
83/0 |
05/1 |
وجود سیستم اطلاعات مدیریت فناوری |
574/16 |
149 |
000/0 |
913/0 |
80/0 |
02/1 |
همانطورکه مندرجات جدول (7) نشان میدهد چون t محاسبهشده در شاخصهای توانایی فنی برای آزمونهای دو دامنه در تمام شاخصها در سطح 05/0 معنیدار میباشد، بنابراین، فرض صفر در این آزمون مبنی بر عدمتفاوت بین میانگین نمونه و میانگین جامعه (نظری) در شاخصهای توانایی فنی رد میشود و با اطمینان 95% میتوان گفت میانگین نمونه با میانگین نظری تفاوت معنیداری دارد و چون میانگین نمونه از میانگین نظری بزرگتر است، در نتیجه میتوان چنین استنباط کرد که توانایی فنی در تمام شاخصهای هشتگانه برای استقرار نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیت تأثیر مثبت دارد.
جدول (8): نتیجه حاصل از آزمون رتبهای فریدمن برای اولویتبندی شاخصهای
توانایی فنی لازم برای استقرار نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیت
عوامل |
میانگین رتبه |
اولویت |
وجود بانک اطلاعاتی مناسب |
61/5 |
اول |
وجود سیستم اطلاعات مدیریت فناوری |
44/5 |
دوم |
استفاده از نیروهای متخصص حسابداری |
32/5 |
سوم |
استفاده از نرمافزارهای مناسب مالی |
89/4 |
چهارم |
استفاده از مشاوران مجرب خارج از سازمان |
54/4 |
پنجم |
آشنایی مدیران فنی با سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت |
80/3 |
ششم |
وجود اطلاعات مالی مربوط به داراییهای سرمایهای، پردازش مناسب دادهها و عملیات داخلی سازمان |
29/3 |
هفتم |
وجود سیستمهای مکانیزه حسابداری در استقرار ABC |
01/3 |
هشتم |
کایدو |
درجة آزادی |
سطح معنیداری |
169/257 |
7 |
000/0 |
همانطور که مندرجات جدول (8) بر اساس آزمون رتبهای فریدمن نشان میدهد مقدار کایدو این آزمون (169/257) در سطح 05/0 معنیدار است، بنابراین، این شاخصها در زمینة توانایی فنی در اولویتهای متفاوتی قرار دارند و در این میان وجود بانک اطلاعاتی مناسب با میانگین رتبة 61/5 در اولویت اول و وجود سیستمهای مکانیزة حسابداری در استقرار ABC با میانگین رتبة 01/3 در اولویت هشتم قرار دارد.
به منظور ارزیابی مدل مفهومی تحقیق و همچنین اطمینان از وجود یا عدم رابطة علّی میان متغیرهای تحقیق و بررسی تناسب دادههای مشاهدهشده با مدل مفهومی تحقیق، فرضیههای تحقیق با استفاده از روش معادلات ساختاری (SEM) آزمون شدند. نتایج آزمون فرضیهها در شکل (1) منعکس شده است.
در شکل (1) میزان تأثیر متغیرها بر یکدیگر با نمایش بارهای عاملی مشخص شده است. در این شکل متغیرها با رسم یک پیکان به یکدیگر متصل شدهاند، بارهای عاملی میزان تأثیر هر متغیر را بر متغیری که در انتهای پیکان قرار دارد، نشان میدهد. اعدادی که با پیکانهای کوچکی به متغیرهای آشکار متصل شدهاند نشانة خطای مرتبط با آن متغیر است.
4- نتیجهگیری
هدف از این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر در استقرار نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیت در ادارۀ کل بنادر و دریانوردی استان خوزستان ـ بندر امام خمینی (ره) میباشد.به منظور بررسی سوال اصلی تحقیق آیا بندر امام خمینی (ره) قابلیتهای لازم برای استقرار نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیت را دارد؟ از آزمون t تک نمونهای استفاده شد. نتایج نشان داد با اطمینان 95% میتوان گفت میانگین نمونه با میانگین نظری تفاوت معنیدار دارد و چون میانگین نمونه از میانگین نظری بزرگتر است، در نتیجه میتوان چنین استنباط کرد که از نظر افراد نمونه، ادارۀ کل بنادر و دریانوردی استان خوزستان ـ بندر امام خمینی (ره) توانایی لازم برای استقرار نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیت را دارد. و با توجه به سطح معنیداری 000/0 در تمامی ابعاد ارزیابی عملکرد، توانایی نیروی انسانی و توانایی فنی و با توجه به اینکه نمرة میانگین این ابعاد از میانگین نظری (3) بیشتر است، می توان چنین استنباط کرد که از نظر افراد نمونة ادارۀ کل بنادر و دریانوردی استان خوزستان ـ بندر امام خمینی (ره) توانایی لازم از نظر ارزیابی عملکرد، توانایی نیروی انسانی و توانایی فنی برای استقرار نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیت را دارد. همچنین نتیجه حاصل از آزمون رتبهای فریدمن برای اولویتبندی توانایی لازم برای استقرار نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیت نشان داد مقدار این آزمون (624/141) در سطح 05/0 معنیدار است، بنابراین، این مؤلفهها در زمینة توانایی در اولویتهای متفاوتی قرار دارند و در این میان توانایی ارزیابی عملکرد با میانگین رتبة 66/2 در اولویت اول، توانایی فنی با میانگین رتبة 04/2 در اولویت دوم و توانایی نیروی انسانی با میانگین رتبة 30/1 در اولویت سوم قرار دارد.
نتایج سوال فرعی (1) تأثیر قابلیت ارزیابی عملکرد بر استقرار نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیت در ادارۀ کل بنادر و دریانوردی استان خوزستان ـ بندر امام خمینی نشان داد با اطمینان 95% میتوان گفت میانگین نمونه با میانگین نظری تفاوت معنیدار دارد و چون میانگین نمونه از میانگین نظری بزرگتر است، در نتیجه میتوان چنین استنباط کرد که قابلیت ارزیابی عملکرد بر استقرار نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیت در ادارۀ کل بنادر و دریانوردی استان خوزستان |ـ بندر امام خمینی(ره) تأثیر مثبت دارد و در تمامی شاخصهای نهگانه (مهارتهای جدید، دقت و اثربخشی کارکنان، کیفیت عملکرد شغلی، انجام به موقع کارها و وظایف شغلی، موفقیت در انجام وظایف شغلی، سازگاری با دگرگونیهای شغلی و سازمانی، سرعت و مقدار انجام وظایف شغلی، موفقیت شغلی، و علاقهمندی به انجام کار) تأثیر مثبت بر استقرار نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیت را دارد.
نتیجه حاصل از آزمون رتبهای فریدمن برای اولویتبندی توانایی شاخصهای ارزیابی عملکرد نشان داد که به ترتیب مؤلفههای علاقهمندی به انجام کار، انجام به موقع کارها و وظایف شغلی، موفقیت در انجام وظایف شغلی، موفقیت شغلی، سرعت و مقدار انجام وظایف شغلی، کیفیت عملکرد شغلی، دقت و اثربخشی کارکنان، سازگاری با دگرگونیهای شغلی و سازمانی، و مهارتهای جدید در اولویت قرار دارند.
با توجه به نتایج حاصل از سوال فرعی (2) تأثیر قابلیت نیروی انسانی بر استقرار نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیت در ادارۀ کل بنادر و دریانوردی استان خوزستان بندر امام خمینی با اطمینان 35% میتوان گفت میانگین نمونه با میانگین نظری تفاوت معنیدار دارد و چون میانگین نمونه از میانگین نظری در تمامی شاخصها به جز تولید و توزیع بزرگتر است، در نتیجه میتوان چنین استنباط کرد که توانایی نیروی انسانی در تمامی شاخصها جز تولید و توزیع تأثیر مثبت براستقرار نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیت دارد. نتیجه حاصل از آزمون رتبهای فریدمن برای اولویتبندی توانایی شاخصهای توانایی نیروی انسانی لازم برای استقرار نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیت نشان داد در مؤلفههای بیستگانه به ترتیب مسئولیتپذیری، آشنایی با سیستمها و برنامههای مرتبط با وظیفة شغلی، نظارت و رهبری، آشنایی با سیستمهای حسابداری، نظارت و گزارشدهی، اعتماد و اعتبار، آشنایی با نظامهای جدید مالی و اطلاعاتی، آگاهی، هوشمندی، همافزایی، آشنایی با مهارتهای جدید، آشنایی با سیستمهای مکانیزة حسابداری در استقرار ABC ، آشنایی با اطلاعات مالی مربوط به داراییهای سرمایهای، آشنایی با نرمافزارهای جدید برای استخراج خروجی و نتیجهگیری، سازماندهی، نتیجهگرایی، استفاده از مشاوران مجرب خارج از سازمان، آشنایی با پردازش مناسب دادهها و عملیات داخلی سازمان میباشد.
براساس نتایج فرعی (3) با اطمینان 35% میتوان گفت میانگین نمونه با میانگین نظری تفاوت معنیدار دارد و چون میانگین نمونه از میانگین نظری بزرگتر است، در نتیجه میتوان چنین استنباط کرد که قابلیت فنی تأثیر مثبت بر استقرار نظام بودجهریزی 97 بر مبنای فعالیت در ادارۀ کل بنادر و دریانوردی استان خوزستان بندر امام خمینی دارد و تمامی شاخصهای هشتگانة قابلیت فنی بر استقرار نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیت تأثیر مثبت دارند. نتیجة حاصل از آزمون رتبهای فریدمن برای اولویتبندی شاخصهای توانایی فنی لازم برای استقرار نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیت نشان داد، این شاخصها در زمینة توانایی فنی در اولویتهای متفاوتی قرار دارند و به ترتیب وجود بانک اطلاعاتی مناسب، وجود سیستم اطلاعات مدیریت فناوری، استفاده از نیروهای متخصص حسابداری، استفاده از نرمافزارهای مناسب مالی، استفاده از مشاوران مجرب خارج از سازمان، آشنایی مدیران فنی با سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت، وجود اطلاعات مالی مربوط به داراییهای سرمایهای، پردازش مناسب دادهها و عملیات داخلی سازمان و وجود سیستمهای مکانیزة حسابداری در استقرار ABC در اولویت اول تا هشتم قرار دارند. همچنین نتایج نیکویی برازش مدل نشان داد که مدل از برازش قابلقبولی برخوردار است و این بدان معناست که ارزیابی عملکرد، توانایی فنی و توانایی نیروی انسانی و شاخصهای مربوطه به عنوان آیتمهای تأثیرگذار بر استقرار بودجهبندی بر مبنای فعالیت در ادارۀ کل بنادر و دریانوردی امام خمینی مطرح میباشند. پیش از این، مطالعات نشان دادهاند در نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیت پژوهش، شفافسازی فرآیند بودجهریزی، افزایش کارآیی و اثربخشی عملکرد دولت و سازمانها از طریق تمرکز منابع در جهت ضروریترین و مهمترین نتایج، اصلاح و بهبود تصمیمگیری در مورد مؤثرترین راه برای استفاده از منابع محدود، بهبود عملکرد از طریق پیونددادن بودجه و عملکرد برنامه، مسئولیت پذیرترساختن مدیران در قبال تصمیماتی که روی نتایج بودجه تأثیر میگذارند، از زمره مزایای این شیوة بودجهبندی میباشد. برای تحقق نظام بودجهریزی بر مبنای فعالیت باید شاخصهای عملکرد تعیین و تعریف شوند. این شاخصها باید به گونهای طراحی شوند که کمیتپذیر و قابلاندازهگیری باشند، دستگاههای اجرایی استقلال بیشتری داشته باشند تا قادر شوند بهترین و کارآترین روش ارایه خدمات را تعیین کنند.