تاثیر آموزش مدیریت استرس بر شادی کارکنان سازمان بنادر و دریانوردی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 کارشناس ارشد مدیریت آموزشی-دانشگاه علوم و تحقیقات

2 استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم وتحقیقات

3 استاد یار دانشکاه بهزیستی و توانبخشی

چکیده

تحقیق حاضر به بررسی تاثیر آموزش مدیریت استرس بر شادی کارکنان سازمان بنادر و دریانوردی می پردازد. به همین جهت از بین116 نفر از کارکنان سازمان بنادر ودریانوردی دو گروه  شاهد(26) و مداخله (26) به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابتدا با پرسش نامه های شادی آکسفورد و استرس شغلی اسیپو میزان شادی و استرس شغلی کارکنان اندازه گیری شد، و سپس آموزش مدیریت استرس شغلی برای گروه مداخله اجرا شد، و دوباره میزان شادی و استرس شغلی کارکنان به منظور  مقایسه بین اختلاف تفاوت نمره های میانگین های بین دو گروه اندازه گیری شد.  تحلیل داده ها از طریق آزمون t  مستقل و t زوجی انجام شد، و نتایج نشان دهنده  تاثیر آموزش مدیریت استرس بر کاهش استرس شغلی کارکنان می باشد. هم چنین آموزش مدیریت استرس باعث افزایش میزان شادی در گروه مداخله شد، ولی تاثیر آموزش مدیریت استرس بر گروه های مختلف تحصیلی و سطوح مختلف در آمدی و بین زنان و مردان و در دو گروه متاهل‌ها و مجرد ها متفاوت نبوده، و اثر یکسان داشته است.

کلیدواژه‌ها

 

1- مقدمه

امروزه نیروی انسانی به عنوان مزیت رقابتی منحصر به فرد و سرمایه اصلی هر سازمان(میر سپاسی،1375) و انسان سالم رکن اساسی توسعه هر کشور
می باشد. به علاوه، یکی از محورهای ارزیابی سلامت جوامع، بهداشت روانی افراد آن جامعه است (همان منبع) و شادی یکی از ابعاد سلامت روان می باشد (اسکورسیولینی کامین وداس سانتوس [1]،2010، به نقل ازهیل، 1952). بنابراین، جست و جوی شادی همواره از غایت های مهم بشریت بوده است (ارسطو به نقل از گیوین ومی سون[2] ،2004). از طرف دیگر، باتوجه به اهمیت و ضرورت سلامت روانی نیروی انسانی، نقش و وظیفه هر مدیر لایق، دورنگر و کاردان، تامین بهداشت روانی کارکنان است (میر سپاسی،1375). از این رو، امروزه سازمان ها اهتمام ویژه ای به کیفیت زندگی و ارتقاء سطح بهداشت جسمانی و روانی کارکنان خود دارند. زیر بنای منطقی این اقدامات، اثرهایی  است که ارتقای بهداشت روانی به طور اعم و تقویت شادی به طور اخص بر فرد و سازمان دارند. تحقیقات حاکی از آن است که ارتباط مثبتی بین شادی و  بهره وری در سازمان ها وجود دارد، هم چنین شادی باعث عملکرد بهتر شغلی (آرگایل[3]2001 )، سلامت فیزیکی و روحی، خودکنترلی و خودتنظیم‌کنندگی بیشتر می شود  (آسپینوال[4] ، 1998، فردریکسون و جوینر [5] 2002، کلتنر و بونانو [6] 1997 به نقل از جعفری 1389) افراد شاد زندگی طولانی‌تر، درآمد بیشتر، بهره وری بالاتر، و رضایت بیش تری از روابط میان‌فردی خود دارند (لایوبورمیرسکی[7]، کینگ، و دینر  2005 به نقل از همان منبع). علاوه بر موارد فوق، افراد شاد و سازمان های شاد نتایج مهمی چون افزایش بهره‌وری، ارتقای کیفیت، رضایت مشتریان، خلاقیت، نوآوری، انعطاف‌پذیری، کاهش اتلاف، کاهش غیبت، کاهش استرس، و کاهش بیماری را به دست خواهند آورد. از این رو، داشتن کارکنان شاد و کارآمد از آرمان های مجموعه های صنعتی می باشد (جوانی –گوین ، ریچارد ماسون [8]، 2004، به نقل از امانی، 1385).

 

1- 1- بیان مساله

با توجه به اهمیت پرورش انسان شاد و نیز جوامع پر استرس کنونی، تحقیق حاضر به دنبال یافتن پاسخ به این پرسش است: آیا از طریق آموزش فنون مدیریت استرس می توان استرس را کاهش ومیزان شادی را افزایش داد؟ به عبارتی آموزش مدیریت استرس به چه میزان بر شادی کارکنان تاثیر گذار است؟ امروزه شادی حلقه مفقوده سلامت روان در جامعه ‌است عموم کارشناسان سلامت روان بر نقش و اهمیت شادی در زندگی تاکید کرده و آن را از مهم‌ترین علل ارتقای سلامت روان در افراد جامعه می‌دانند. از طرفی تحولات صنعتی و علمی و پیشرفت های تکنولوژیک که ظاهراً یاری گر انسان برای کسب موفقیت و خوشبختی است، خود مانعی برای شادی بشر شده است .به این دلیل  بشر امروزی به میزان زیادی حتی شاید صد ها برابر بیش تر از زمان های گذشته، محتاج شادی است (طالب زاده،1388).

 

1-2- پیشینه پژوهش

با عنایت به اهمیت شادی در زندگی فردی و حرفه ای، برنامه ریزی جهت افزایش شادی و نیاز به شناخت عوامل مرتبط با آن ضرورت پیدا می کند در این راستا پژوهش ها نشان می‌دهد که عوامل متعددی نظیر عوامل اقتصادی، اجتماعی، شخصیتی، و شناختی در ایجاد و تداوم شادی اثرگذار هستند (مک لئود [9] و همکاران 2008 ، به نقل از میر شاه جعفری،1381). مطالعات شیفرن و نلسون[10]  نشان داد که رابطه دو سویه بین استرس و شادی وجوددارد به طوری که افزایش استرس باعث کاهش شادی می شود(به نقل از مها سینک  2010) ). یکی از  عوامل اثر گذار بر شادی که در پژوهش ها به آن اشاره شده، استرس های محیط کاری هستند استرس شغلی یکی از موضوع های مهم مورد مطالعه در رفتارسازمانی است و در مدیریت نیروی انسانی راه پیدا کرده است. این موضوع به عنوان یکی از مهم ترین آسیب های شغلی در عصر مدرن، تلقی می شود و می تواند باعث کاهش تولید، غیبت از کار، جا به جایی نیرو، تعارض های کاری و بالاترین هزینه های بهداشتی و درمانی کارکنان شود. (ناتویگ، آلبریکستون[11] وکوارن استورم  2006) از آن جایی که استرس، یک بخش معمولی از زندگی روزمره است و تاثیر آن همیشه هم منفی نیست. مقداری استرس باعث انگیزش و حرکت پیشرو می شود و به طور معمول افراد با داشتن مقدار مشخصی از استرس موفق تر خواهند بود، لذا راه های مقابله با استرس و کنترل آن بسیار مهم است، چون در صورت عدم کنترل می تواند بر عملکرد افراد تاثیر مخرب بگذارد. یکی از راه های مقابله با استرس و کنترل آن، برنامه های مدیریت استرس است که در واقع به برنامه ریزی و آموزش راه های صحیح مقابله با استرس و شناخت راه های مقابله با آن می پردازد (برکات، 1380)

 

2- روش تحقیق

تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و روش کمی از نوع نیمه تجربی با استفاده از  پیش آزمون و پس آزمون می باشد. جامعه مورد مطالعه، 116 نفر از کارکنان، حوزه معاونت اداری و مالی(ادارات کل آمار و انفورماتیک و فن اوری، امور اداری، امور مالی، برنامه ریزی و بودجه و تشکیلات) سازمان بنادر بود. انتخاب نمونه ها بر اساس معیار های ورودی هم چون حداقل داشتن مدرک کاردانی از هر دو جنس بود، که به  صورت تصادفی به دو گروه مداخله (26) و شاهد (26) تقسیم شدند .در ادامه، 8 نفر از فرایند مطالعه انصراف دادند.

ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه  استاندارد شادی آکسفورد و استرس شغلی اسیپو بود. کلیه شرکت کنندگان  از طریق این دو پرسش نامه  مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای گروه مداخله، کارگاه آموزشی 1 روزه به مدت 8 ساعت در مورد تکنیک های مدیریت استرس اجرا شد و سپس آموزش از طریق ارایه پمفلت های آموزشی (هر هفته 1 پمفلت) به مدت 4 هفته ادامه پیدا کرد. پس از گذشت 6 هفته از شروع مطالعه همه شرکت کنندگان مجددا  پرسش نامه  ها را تکمیل کردند. اعتبار پرسش نامه ها از طریق نظر خبرگان و پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ (86/0 و 83/0) تائید شد. و تحلیل داده ها به وسیله  نرم افزاز SPSS انجام شد. فرضیه های تحقیق عبارتند از: (1) آموزش مدیریت استرس به کارکنان باعث کاهش استرس شغلی آنان می شود، (2)    آموزش مدیریت استرس به کارکنان باعث افزایش شادی آنان می شود، (3) بین میزان شادی کارکنان زن و مرد بعد از آموزش مدیریت استرس تفاوت معنادار وجود دارد، (4) بین میزان شادی کارکنان دارای سطوح مختلف تحصیلی بعد از آموزش مدیریت استرس تفاوت معنادار وجود دارد، (5) بین میزان شادی کارکنان مجرد و متاهل بعد از آموزش مدیریت استرس تفاوت معنادار وجود دارد و (6) بین میزان شادی کارکنان دارای در آمد متفاوت بعد از آموزش مدیریت استرس تفاوت معنا دار وجود دارد.

 

3- تجزیه و تحلیل داده ها و یافته های تحقیق

در سطح آمار استنباطی برای آزمودن فرضیه های پژوهش، جهت مقایسه میانگین امتیاز هر یک از پرسش نامه ها قبل و بعد از آموزش در هر یک از
گروه ها از آزمون t زوجی و جهت مقایسه میانگین های قبل و بعد از مداخله بین گروه شاهد و مداخله از آزمون t مستقل استفاده شد. (به دلیل به هنجار بودن توزیع فراوانی نمره ها، فاصله ای بودن مقیاس اندازه گیری متغیرها، و تصادفی بودن انتخاب آزمودنی ها) و برای آزمودن معنی دار بودن تفاوت مشاهده شده در سطوح مختلف در آمد و سطوح مختلف تحصیلی از آزمون تحلیل واریانس یک راهه (به دلیل بهنجار بودن توزیع فراوانی نمره ها، فاصله ای بودن مقیاس اندازه گیری متغیرها، انتخاب تصادفی آزمودنی ها) استفاده به عمل آمد. برای آزمودن فرضیه های تحقیق مراحل زیر طی شد.

 

فرضیه اول: آموزش مدیریت استرس به کارکنان باعث کاهش استرس شغلی آنان می شود.

شاخص های ارایه شده در جدول (1) نشان می دهد که بین تفاوت میانگین نمره های استرس شغلی دو گروه آزمودنی مداخله و شاهد  (p<0/05) تفاوت معنا دار وجود دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش مدیریت استرس به آزمودنی های گروه مداخله، بر کاهش استرس شغلی آنان اثر داشته است. به عبارت دیگر آموزش مدیریت استرس، استرس شغلی کارکنان را کاهش می دهد.

 

جدول (1): شاخص های آزمون t برای مقایسه میانگین های نمره های استرس شغلی دو گروه آزمودنی مداخله و شاهد

 

آزمون لیونز برای یکسانی واریانس‌ها

آزمونtبرای یکسانی میانگین‌ها

 

گروه‌ها

 

تعداد

 

میانگین

 

انحراف معیار

نسبت fمحاسبه شده

سطح معنادار بودن

مقدار t محاسبه شده

درجه آزادی

نتیجه

مداخله

26

35/22-

896/20

301/33

001/0

949/5-

50

05/0>p

شاهد

26

46/2

932/3

 

فرضیه دوم: آموزش مدیریت استرس به کارکنان باعث افزایش شادی آنان می شود.

شاخص های ارایه شده در جدول (2) نشان می دهد که بین تفاوت میانگین نمره های شادی دو گروه آزمودنی مداخله و شاهد با (p<0/05) تفاوت معنا دار وجود دارد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که آموزش مدیریت استرس به آزمودنی های گروه مداخله، بر افزایش شادی آنان اثر داشته است. به عبات دیگر آموزش مدیریت استرس منجر به افزایش شادی کارکنان می شود.

 

 

 

جدول (2): شاخص‌های آزمون t برای مقایسه میانگین های نمره های شادی دو گروه آزمودنی مداخله و شاهد

 

آزمون لیونز برای یکسانی واریانس‌ها

آزمون t برای یکسانی میانگین‌ها

گروه‌ها

تعداد

میانگین

انحراف معیار

نسبت fمحاسبه شده

سطح معنادار بودن

مقدار t  محاسبه شده

درجه آزادی

نتیجه

مداخله

26

50/16

704/12

784/36

001/0

757/5

50

05/0>p

شاهد

26

62/1

522/3

 

فرضیه سوم: بین میزان شادی کارکنان زن و مرد بعد از آموزش مدیریت استرس تفاوت وجود دارد.

شاخص های ارایه شده در جدول (3) و (4) نشان می دهد که بین تفاوت میانگین تفاوت نمره های پیش آزمون و پس آزمون شادی دو گروه آزمودنی با (05/0<p) تفاوت معنادار وجود ندارد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که آموزش مدیریت استرس به آزمودنی های مرد و زن گروه مداخله، برافزایش شادی آنان اثر معنادار ندارد. به عبارت دیگر اثر آموزش مدیریت استرس بر شادی کارکنان زن و مرد متفاوت نبوده است.

 

جدول (3): شاخص مربوط به نمره شادی جنسیت گروه‌های مداخله

جنسیت

تعداد

میانگین

انحراف معیار

مرد

17

53/19

938/10

زن

9

78/10

446/14

 

جدول (4): شاخص‌های آزمون t برای مقایسه میانگین نمره‌های استرس شغلی آزمودنی مرد و زن گروه مداخله

 

آزمون لیونز برای یکسانی واریانس‌ها

آزمون t برای یکسانی میانگین‌ها

گروه‌ها

تعداد

میانگین

انحراف معیار

نسبت fمحاسبه شده

سطح معناداری

مقدارt  محاسبه شده

درجه آزادی

نتیجه

مرد

17

53/19

938/10

421/0

523/0

737/1

24

05/0<p

زن

9

78/10

446/14

 

فرضیه چهارم: بین میزان شادی کارکنان دارای سطوح مختلف تحصیلی بعد از آموزش مدیریت استرس تفاوت وجود دارد.  

شاخص‌های ارایه شده در جدول (5) و (6) نشان می دهد که بین تفاوت میانگین تفاوت نمره های پیش آزمون و پس آزمون شادی سه گروه آزمودنی دارای سطوح تحصیلی مختلف باp>0/5) ) تفاوت معنادار وجود ندارد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که آموزش مدیریت استرس به آزمودنی های دارای سطوح تحصیلی مختلف گروه مداخله، بر افزایش شادی آنان اثر معنی دار ندارد. به عبارت دیگر تاثیر آموزش مدیریت استرس برشادی کارکنانی که دارای سطوح تحصیلی متفاوت بودند به تقریب اثر یکسانی داشته است.

 

جدول (5): شاخص مربوط به نمره شادی آزمودنی‌های دارای سطوح تحصیلی مختلف گروه مداخله

سطوح تحصیلی

تعداد

میانگین

انحراف معیار

فوق دیپلم

2

12

314/11

لیسانس

14

93/15

288/12

فوق لیسانس

10

20/18

413/14

 

جدول (6): شاخص آزمون تحلیل واریانس یک طرفه مقایسه میانگین نمرات شادی آزمودنی‌های دارای سطوح مختلف تحصیلی گروه مداخله

منابع تغییرات

مجموع مجذورات نمرات

درجه آزادی

میانگین مجموع مجذورات نمرات

نسبت f

نتیجه

بین گروه

971/73

2

986/36

197/172

215/0

05/<p

درون گروه

529/3960

23

کل

500/434

25

 

 

فرضیه پنجم: بین میزان شادی کارکنان مجرد و متاهل بعد از آموزش مدیریت استرس تفاوت وجود دارد

شاخص های ارایه شده در جدول (7) و (8) نشان می دهد که بین تفاوت میانگین تفاوت نمره های پیش آزمون و پس آزمون شادی دو گروه آزمودنی با (05/0<p) تفاوت معنادار وجود ندارد. بنابراین با 95 درصد اطمینان می توان گفت بین میانگین تفاوت نمره های پیش آزمون و پس آزمون شادی دو گروه آزمودنی مجرد و متاهل تفاوت وجود ندارد. به عبارت دیگر تاثیر آموزش مدیریت استرس بر میزان شادی کارکنانی که مجرد یا متاهل بودند متفاوت نبوده است و اثر یکسانی داشته است.

جدول (7): شاخص های توصیفی مربوط به نمره های شادی آزمودنی های مجرد و متاهل گروه مداخله

وضعیت   تاهل

تعداد

میانگین

انحراف   معیار

مجرد

3

33/6

933/4

متاهل

23

83/17

855/12

 

جدول (8): شاخص های آزمون t برای مقایسه میانگین های نمره های استرس شغلی آزمودنی مجرد و متاهل گروه مداخله

 

آزمون لیونز برای یکسانی واریانس‌ها

آزمون  t برای یکسانی میانگین‌ها

گروه‌ها

تعداد

میانگین

انحراف معیار

نسبت f   محاسبه شده

سطح معنی دار بودن

مقدار t  محاسبه شده

درجه آزادی

نتیجه

مجرد

3

33/6

933/4

072/3

092/0

511/1

24

05/0<p

متاهل

23

83/17

855/12

 

 

فرضیه ششم: بین میزان شادی کارکنان دارای در آمد متفاوت بعد از آموزش مدیریت استرس تفاوت معنا دار وجود دارد.

شاخص های ارایه شده در جدول (9) و (10) نشان می دهد که بین تفاوت میانگین تفاوت نمره های پیش آزمون و پس آزمون شادی سه گروه آزمودنی دارای سطوح درآمدی مختلف با (05/0<p) تفاوت معنادار وجود ندارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت میانگین تفاوت نمره های پیش آزمون و پس آزمون شادی سه گروه آزمودنی دارای سطوح درآمدی مختلف تفاوت معنادار وجود ندارد. به این ترتیب، آموزش مدیریت استرس به آزمودنی های دارای سطوح در آمدی مختلف گروه مداخله، برافزایش شادی آنان اثرمعنی دار ندارد. به عبارت دیگر تاثیر آموزش مدیریت استرس بر شادی کارکنانی که از نظر در آمد در سطح متفاوت بودند به تقریب یکسان بوده است.

جدول (9): شاخص مربوط به نمره شادی آزمودنی‌های دارای سطوح درآمدی مختلف گروه مداخله

سطوح درآمدی

تعداد

میانگین

انحراف معیار

1

2

19

627/22

2

8

75/11

953/15

3

8

88/16

288/10

4

8

25/20

953/9

جدول (10): شاخص آزمون تحلیل واریانس یک طرفه مقایسه میانگین تفاوت نمرات شادی سطوح مختلف درآمدی گروه مداخله

منابع تغییرات

مجموع مجذورات نمرات

درجه آزادی

میانگین مجموع مجذورات نمرات

نسبت f

نتیجه

بین گروه

625/306

3

208/102

449/169

 

603/0

05/<p

درون گروه

875/3727

22

کل

500/4034

25

 

 

4- نتیجه‌گیری

با توجه به نتایج به دست آمده از تحقیق حاضر، آموزش مدیریت استرس می تواند استرس شغلی کارکنان را کاهش دهد هم چنین آموزش مدیریت استرس بر کارکنان منجر به افزایش میزان شادی کارکنان می شود. بنابراین بین استرس شغلی و شادی کارکنان رابطه معکوس وجود دارد. به عبارتی کاهش استرس شغلی منجر به افزایش شادی کارکنان می شود. البته باید اذعان داشت که عوامل متعددی مانند: شخصیت، عزت نفس، اعتقادات مذهبی، سرمایه اجتماعی، فعالیت های در ارتباط با صرف اوقات فراغت، وضعیت اقتصادی، رضایت شغلی، سلامت، خوشبینی، رضایت از خانواده، رضایت از زندگی، فعالیت های هنری، در ایجاد و یا افزایش شادی دخیل می باشند در تحقیق حاضر سهم و اندازه استرس و مدیریت آن در ایجاد شادی اندازه گیری شد. با توجه به نتایج به دست آمده از تحقیق حاضر مدیران ارشد سازمان ها از میزان شادی کارکنان شان آگاهی پیدا کرده می توانند در برنامه ریزی ها و استراتژی های خود از تکنیک های مدیریت استرس به منظور کاهش استرس شغلی پرسنل بهره بجویند تا از این طریق شادی کارکنان افزایش یافته و کارایی بهره وری سازمان افزایش یابد. با توجه به اهمیت شادی در سازمان ها تلاش در جهت افزایش شادی به صورت پایدار باید مورد توجه قرار گیرد تا به عنوان یک وی‍‍‍زگی شخصیتی در برخورد با مشکلات به سازگاری بهتر افراد کمک کند. هم چنین نتایج یافته ها ومقایسه میزان استرس در دو گروه و قبل و بعد از مداخله اهمیت استفاده از کارگاه های آموزش مدیریت استرس را به صورت مستمر در سازمان نشان داد بنابراین می توان با تدوین و اجرای برنامه هایی در این زمینه علاوه بر بهبود روحیه کارکنان و تحقق اهداف فردی به بهره وری بیش تر سازمان کمک کرد. و با کاهش استرس شغلی از طریق افزایش شادی از هزینه های ترک خدمت و جا به جایی پرسنل و هزینه های مازاد جلوگیری کرد.

با توجه به یافته‌های پژوهش مبنی بر تاثیر آموزش مدیریت استرس بر کاهش استرس و افزایش شادی پیشنهاد می شود (1) دوره های آموزش مدیریت استرس و کارگاه های مختلف برای کارکنان، متناسب با شغل، به منظور آشنایی با شیوه های کنترل استرس و رسیدن به حد مطلوب آن، برگزار گردد، (2) تهیه بروشورهای آموزشی هر چند ماه یک بار در مورد مدیریت استرس و توزیع آن بین کارکنان انجام شود، (3)  برای کاهش استرس و مدیریت آن پیشنهاد می شود دلایل و عوامل موجد استرس شغلی در محیط کار شناسایی و راه های کنترل آن تدوین و ارایه شود، (4) ارتقاء سطح آگاهی و سلامت روانی پرسنل از طریق دوره های آموزشی، متناسب با شغل آن ها به منظور افزایش شادی، (5) با توجه به پایین بودن میزان شادی کارکنان قبل از مداخله و در گروه شاهد، برگزاری کارگاه های آموزشی در زمینه راه کارهای مدیریت استرس، غلبه بر افسردگی و شادمانه زیستن در دستور کار قرار گیرد و (6) به روز کردن مهارت های مدیریت استرس کارکنان ازطریق گذراندن دوره ها محقق آید.



[1] Scorsolini-comin & Dossantos

[2] Gavin & Mason

[3] Argyle

[4] Aspin wall

[5] Fredrickson & Joiner

[6] Keltner&Bonanno

[7] Lyubormirsky, King, and Diener

[8]Joanne H.gavin&Richardo.Mason

[9] Macloud

[10] Schiffrin & Nelson

[11] Natvig, Albrektsen, and Qvarnstrom

  1. Argyle,M., Martin, M.,and corssland,J.(1998). Happiness as a function of personality and  Social encounters. In j.p.Forgas. and J.M. Innes,Recent advances in social psychology: An International perspective, pp189-203.
  2. Schiffrin, H. H., Rezendes,  D., and Nelson, S. K. (2010). Stressed and happy? Investigation of the relationship between happiness and perceived stress. Journal of Happiness Studies, Vol .11,pp. 33-39.
  3. Hills, P., and Argyle, M. (2002). The Oxford Happiness Questionnaire: a compact scale for the measurement of psychological well-being. Personality and Individual Differences, vol.33,pp. 1073-1082.
  4. Meha, singh.(2010). College students perceived happiness and Involvement in stress, social connection, and spirituality. Journal of Healtch education.
  5. Natvig, g. K., Alberktsen, g., and Qvarnstrom, u. (2006). Associations between psychosocial factors and happiness among school adolescent.
  6. International journal of Nursing practice, Vol. 9. Pp. 166-175.
  • تاریخ دریافت: 10 آبان 1394
  • تاریخ پذیرش: 17 آذر 1394