نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
00
چکیده
همواره در سازمان ها مشاهده میشود پرسنل برخی از بخشها در ارائه ایدهها و خلاقیتها نسبت به سایر بخشها پیشتاز هستند و برخی از بخشها نیز حالت منفعلانهای دارند و برای مدیران مهم است که به پاسخ این سئوال برسند که چه چیز سبب میشود تا جوی خلاقانه در برخی از بخشها حاکم باشد و برخی بخشها نیز از آن بیبهره باشند. به نظر میرسد شیوة مدیریت و وضعیت استقلال پرسنل در محیط کاری و انگیزش درونی میتواند در ایجاد جوی خلاقانه در محیط کار تأثیرگذار باشد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر سبکهای رهبری، استقلال در محیط کار و انگیزش درونی کارکنان در ایجاد جو خلاقانه در محیط کار انجام شده است. در این پژوهش که با روش توصیفی پیمایشی انجام شد جامعة آماری کارکنان ادارة کل بنادر و دریانوردی استان خوزستان منطقة ویژة اقتصادی بندر امام خمینی (ره) بودند که بر اساس جدول مورگان 150 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری دادههای مورد نظر از پرسشنامه محققساخته استفاده شد که روایی و پایایی آن، در این پژوهش تأیید شد. نتایج نشان داد سبکهای رهبری رابطهمدار و تحولگرا با جو خلاقانه در محیط کار ارتباط دارد و انگیزش درونی و استقلال در امور کاری، نقش میانجی را بین سبکهای رهبری رابطهمدار و تحولگرا با جو خلاقانه در محیط، کار ایفا مینمایند. این یافته به این معنی است که سازمان موردمطالعه با بهکارگیری مدیرانی با سبکهای رهبری رابطهمدار و تحولگرا، و توجه ویژه به استقلال کارکنان در امور کاری و انگیزش درونی میتواند جو خلاقانهای را در محیط کار فراهم آورد و زمینة بروز خلاقیت کارکنان را بیش از پیش فراهم سازد.
کلیدواژهها
1- مقدمه
خلاقـیت در سازمـان سبب رشد و بالندگی سازمان میشود (باخمسین، 2015) و قادر است با ارتقـای کمیت و کیفیت خدمـات منجر به افزایش بهرهوری سازمـان شود ( مصدقراد و سعادتی، 1394). سازمانهای موفق همواره به خلاقیت توجه ویژهای دارند. سازمانهای امروزی باید پویا خلاق باشند. ازاینرو، پژوهشگران بسیاری به بررسی عواملی پرداختهاند که بر خلاقیت کارکنان تاثیر میگذارد، از میان این عوامل، رهبری یکی از مهمترینها میباشد. تغییرات سریع فناوری، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی سبب شده است تا مدیران با مسائل جدیدتری درخصوص نوع رفتار با کارکنان در سازمانها مواجه باشند الگوهای رفتاری مناسب مدیر در سازمان باعث به وجود آمدن روحیه و انگیزش قوی در کارکنان میشود و میزان رضایت آنها را از شغل و حرفه خویش افزایش میدهد و در نهایت به اثربخشی سازمانی منجر میشود ( حیدری و صابری، 1389). امروزه چالشی برای مشاغل به منظور ایجاد محیطی که خلاقتر شوند و نسبت به رقبا عملکرد بهتری داشته باشند وجود دارد. از این دیدگاه این سئوال را مورد کاوش قرار میگیرد که چگونه و تحت چه شرایطی رهبران ممکن است یک جوی را در سازمان ایجاد کنند که از خلاقیت پرسنل حمایت شود؟
برخی از مطالعات به این مهم اشاره دارند که سبک رهبری در سازمان میتواند بر ایجاد جوی خلاقانه در سازمان تأثیرگذار باشد از جمله این مطالعات میتوان به نتایج پژوهشهای بیرن و همکاران، (2009) و دی جانگ و دن هارتاگ، (2007) اشاره کرد. به عنوان مثال اگر رهبران، انعطافپذیری نسبت به رویکردهای جدید را مورد تشویق قرار دهند یا خودمختاری و استقلال در امورکاری را مورد تشویق قرار دهند و یا اینکه ریسکپذیر باشند خلاقیت به احتمال زیادی در این سازمان تحقق مییابد. از سوی دیگر اگر رهبران قادر باشند تا نیازهای عاطفی را که محیط کاری با آن در چالش است، تأمین کنند و احساس اثربخشی را برای پرسنل و زیردستان فراهم آورند به احتمال زیاد موجب رشد خلاقیت میشوند. رهبرانی که قادرند هماهنگی بین تجربه کارکنان و روابطشان در محیط کار برقرار کنند میتوانند در بروز خلاقیت در سازمان اثرگذار باشد (ساندویک مادسن و همکاران ، 2015). به نظر میرسد به جز سبکهای رهبری (مدیریت) عوامل فردی و سازمانی نیز میتوانند در ایجاد محیطی خلاقانه در محیط کار تأثیرگذار باشند. از جمله این عوامل میتوان به استقلال در امور کاری و انگیزشهای درونی در محیط کار را به عنوان شرایطی فردی در محیط کار نام برد. برای مدیران و سیاستگذاران ادارة کل بنادر و دریانوردی استان خوزستان داشتن محیطی خلاقانه از نظر کاری بسیار اهمیت دارد. با توجه به اینکه پرسنل برخی از بخشها همواره در ارائه ایدهها و خلاقیتها نسبت به سایر بخشها پیشتاز هستند و برخی از بخشها نیز حالت منفعلانهای دارند، برای مدیران مهم است که به پاسخ این سئوال برسند که چه چیز سبب میشود تا جوی خلاقانه در برخی از بخشها حاکم باشد و برخی بخشها نیز از آن بیبهره باشند.
این پژوهش به این میپردازد که چگونه شرایط سازمانی نظیر استقلال در امور کاری و شرایط فردی مانند انگیزش درونی بر بروز جوی خلاقانه در محیط کار تأثیرگذار میباشند و چگونه نقش رهبری وظیفهمدار، رابطهمدار و رهبری تغییر بر بروز جوی خلاقانه در محیط کار تأثیر میگذارد؟
1-1- مبانی نظری پژوهش
سبک رهبری:
سبک یا رفتار رهبری عبارت است از تکنیکهای مـورداستفاده جهت اعمال نفوذ و جهتدادن به فعالیت دیگران. سـبک رهبری شخص، الگوی رفتاریای است که شخص هنگامی که سعی دارد بر فعالیت دیگران نفوذ کند، از خود نشان میدهد آنگونه که به چشم دیگران میآید (الماسیان و رحیمی کیا، 1391). در این پژوهش سبکهای رهبری در سه سبک رهبری رابطهمدار و رهبری وظیفهمدار و رهبری تحولگرا موردبررسی قرار میگیرند. این سبه سبک شرح داده شده است.
سبک وظیفهمداری رفتاری است که با گرایش زیاد مدیر به تعیین نقشهای کارمندان مشخص میشود. یک مدیر وظیفهمدار تصمیمگیرنده، تعیینکننده، گرفتار، محرم راز، پیشقدم، کنترلکننده، مستقل، مسئول و متکی به خود است. در سبک رابطهمداری مدیر حداقل گرایش به وظیفه و یا کار و حداکثر گرایش به رابطه یا فرد را دارا میباشد. این سبک مدیران خواهان تلفیقکردن هدفهای کارمندان، تشریک مساعی، تعاون و مشارکت در کار، اهمیت دادن به مشارکت همگانی در اهداف جمعی و مسئولیتها، علاقهمند به ایجاد انگیزه در افراد و اعتلای روحیة مشاوره در کارکنان میباشند. در مدیریت به سبک وظیفهمداری و رابطهمداری ضعیف، فرد با حداقل گرایش به وظیفهمداری و نیز حداقل گرایش به رابطهمداری توصیف میشود ( احمدی و بذر افشان، 1393). اما در سبک رهبری تحولگرا که جیمز این روش رهبری را روشی اخلاقی مطرح میکند، رهبران به کارکنان تفهیم میکنند تا به ارزش کاری که انجام میدهند، پی ببرند. بنابراین احساسی به فرد القاء میشود که به خاطر تیم در یک نهاد بزرگتر به منافع شخصی خود تعالی ببخشد. یعنی نیازهای خود را در سطوح عالیتر مطرح سازد و مناعت طبع داشته باشد و در صدد خود شکوفایی برآید (سلطانی پورزرندی و همکاران، 1390).
استقلال در امور کاری[1]:
استقلال در امورکاری به معنای احساس دارابودن کنترل بر کار خود است. به عبارت دیگر، این حق عبارت است از احساس استقلال فرد برای آغاز و تداوم رفتارها و فرایندهای کاری و اتخاذ تصمیم در خصوص روشها، اقدامات و تلاشهای لازم برای انجام کار. استقلال همچنین به برخورداری از حق انتخاب دربارة روشهای تلاش و انجام وظیفه، سرعت کار و چهارچوب زمانی کار تأکید دارد. ( اسپریتزرو همکاران، 1997).
انگیزه درونی:
میل فرد جهت انجام دادن یک کار، شی یا یک فعالیت انگیزش درونی تعریف شده است. از دیدگاه رفتاری انگیزش دورنی را تلاش و کوشش افراد جهت تحقق اهداف سازمانی به نحوی که اهداف فرد هم تأمین شود، تعریف نمودهاند. مطالعات هاثورن که توسط التون مایو و همکارانش صورت گرفته است به خوبی تبیینکنندة این مسئله است ( امیرکبیری، 1384).
در این پژوهش به منظور گردآوری دادهها و اطلاعات موردنظر پرسشنامه محققساخته استفاده شد. به این صورت که بر اساس مرور منابع و پیشینة پژوهشها پرسشنامهای 47 سئوالی که بر اساس طیف لیکرت طراحی شده بود، ساخته شد. در این پرسشنامه طیف لیکرت از خیلی کم تا خیلی زیاد می باشد به این معنا که خیلی کم، نمرة یک؛ کم، نمرة دو؛ تاحدی، نمرة 3؛ و زیاد، نمرة 4؛ و خیلی زیاد، نمرة 5؛ میگرفت. انگیزش درونی که با 7 سئوال موردسنجش قرار میگیرد کمترین، نمرة 7 و بیشترین، نمرة 35 خواهد بود. برای سایر ابعاد نیز با توجه به اینکه با 7 سئوال موردسنجش قرار میگیرد کمترین، نمرة 7 و بیشترین، نمرة 35 خواهد بود. نمرة بیشتر، به منزله بالاتربودن نمرة متغیر در بعد مربوطه است. در زمینه سبکهای رهبری نیز پاسخگویان سه نمرة را سبک رهبری ارائه میدهند که نمرة بیشتر در هر سبک رهبری نشاندهندة ویژگی سبک رهبری خواهد بود. به عنوان مثال اگر فردی نمرة 30 در سبک رهبری تحولگرا، نمرة 27 به سبک رهبری وظیفهمدار و نمرة 20 به سبک رهبری رابطهمدار به دست آورد، مدیر مربوطه سبک رهبری تحولگرا داشته است.
2- روش پژوهش
پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر جمعآوری دادهها پژوهشی توصیفی از شاخة مطالعات پیمایشی بهشمار میآید. جامعة آماری در این پژوهش کلیة کارکنان اداره کل بنادر و دریانوردی استان خوزستان ـ منطقة ویژة اقتصادی بندر امام خمینی(ره) بودند که 250 نفر کارمند با معیارهای مدنظر (حداقل تحصیلات دیپلم و سمت کارشناس و اداری) در این سازمان مشغول به فعالیت بودند که بر اساس جدول مورگان 150 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش به منظور گردآوری دادهها و اطلاعات موردنظر از پرسشنامه محققساخته، استفاده شد
جدول (1): ابعاد پرسشنامه محققساخته
متغیر |
تعداد سئوالات |
سئوالات |
انگیزش درونی |
7 سئوال |
سئوالات 1 تا 7 |
استقلال در امور کاری |
7 سئوال |
سئوالات 8 تا 14 |
سبک رهبری تحولگرا |
7 سئوال |
سئوالات 15 تا 21 |
سبک رهبری رابطهمدار |
7 سئوال |
سئوالات 22 تا 28 |
سبک رهبری وظیفهمدار |
7 سئوال |
سئوالات 29 تا 35 |
جو خلاقانه در محیط کار |
7 سئوال |
سئوالات 36تا 42 |
روایی پرسشنامه از طریق روایی صوری و محتوایی بر اساس قضاوت نخبگان تأیید شد و پایایی بعد از انجام پایلوت پرسشنامه، بر روی 30 نفر از نمونههای پژوهش از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شد که برای سبک رهبری تحولگرا 80/0، سبک رهبری رابطهمدار 81/0 و سبک رهبری وظیفهمدار 79/0 و برای جو خلاقانه در محیط کار 80/ 0، استقلال در امور کاری 81/0 و انگیزش درونی 80/0 به دست آمد و از این رو پایایی تأیید شد. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزارهای SPSS و لیزرل استفاده شده است. نرمافزار SPSS که جهت سنجش نرمالبودن توزیع متغیرها از طریق آزمون کولموگروف ـ اسمیرنوف استفاده شده است. همچنین با توجه به این نکنه که دستور تحلیل عاملی تأییدی بر خلاف تحلیل عاملی اکتشافی از طریق نر افزار SPSS امکانپذیر نیست و برای انجام آن از نرمافزار لیزرل استفاده شده است که ضمن بررسی تأثیر سبکهای رهبری رابطهمدار، وظیفهمدار و تحولگرا بر بروز جو خلاقانه در محیط کار، نقش میانجی متغیرهای استقلال در محیط کاری و انگیزش درونی بررسی شده است که نتایج در دو بخش آمار توصیفی و آمار استنباطی ارائه شده است.
2-1- مدل مفهومی پژوهش
با توجه به دیدگاه فیدلر در زمینه سبک رهبری مدیران در قالب مدیران وظیفهمدار و رابطهمدار و دیدگاه رهبری تحولگرا جیمز، این پژوهش در صدد است ارتباط این سه نوع سبکهای رهبری بر بروز جو خلاقانه در محیط کار را بررسی نماید. ضمن آنکه بر اساس مطالعات برای رسیدن به جو خلاقانه در محیط کار نباید از وضعیت استقلال در محیط کار و انگیزش درونی پرسنل غافل شد. به نظر میرسد وضعیت استقلال در محیط کار و انگیزش درونی میتواند ارتباط بین سبکهای رهبری با بروز جو خلاقانه در محیط کار را تحت تأثیر قرار دهد.
شکل (1): مدل مفهومی پژوهش برگرفته از پژوهش (ساندویک مادسن و همکاران ، 2015)
3- تجزیهوتحلیل دادهها
به منظور ارزیابی مدل مفهومی تحقیق و همچنین اطمینان از وجود یا عدم وجود رابطة علّی میان متغیرهای تحقیق و بررسی تناسب دادههای مشاهدهشده با مدل مفهومی تحقیق، فرضیههای تحقیق با استفاده از روش معادلات ساختاری (SEM) آزمون شدند. نتایج آزمون فرضیهها در شکل (2) منعکس شده است.
در شکل (2)، مدل تحقیق با استفاده از متغیرهای پنهان یا درونزا (مانند مدیریت ضابطهمدار، رابطهمدار، تغییر، انگیزش دورنی، استقلال و محیط خلاقانه) و متغیرهای آشکار رسم شده است. متغیرهای آشکار متغیرهایی هستند که مقدار آنها با توجه به خروجی پرسشنامه به دست آمده است، در واقع مقدار آنها را در اختیار داریم. متغیرهای پنهان نیز متغیرهایی هستند که مقدار آنها را در اختیار نداریم و با استفاده از متغیرهای آشکار تعریف میشوند.
شکل (2): نمایش بارهای عاملی در مدل مفهومی تحقیق
در شکل (2) میزان تـأثیر متغیـرها بر یکدیگر با نمـایش بارهای عاملـی مشخص شده است. در شکل (2) متغیرهـا با رسـم یک پیـکان به یکدیگر متصـل شـدهاند، بارهای عاملی میزان تأثیر هر متغیر را بر متغیری که در انتهای پیکان قرار دارد نشان میدهد. اعدادی که با پیکانهای کوچکی به متغیرهای آشکار متصل شده است نشانه خطای مرتبط با آن متغیر است. دادههای جدول (2) بارهای عاملی متغیرهای موجود در مدل مفهومی را نشان میدهد. با توجه به سطح معنیداری ملاحظه میشود به استثنای متغیر مدیریت وظیفهمدار، رابطة بقیة متغیرها معنیدار گزارش شده است.
جدول (2): بارهای عاملی و میزان تأثیر متغیرهای تحقیق بر یکدیگر
مدیریت مستقل |
متغیر وابسته |
بار عاملی |
سطح معنیداری |
تأیید معنیداری |
مدیریت وظیفهمدار |
انگیزش درونی |
05/0 |
P>0.05 |
- |
مدیریت رابطهمدار |
27/0 |
P<0.05 |
معنیدار |
|
مدیریت تغییر |
35/0 |
P<0.05 |
معنیدار |
|
مدیریت وظیفهمدار |
استقلال در کار |
07/0 |
P>0.05 |
- |
مدیریت رابطهمدار |
41/0 |
P<0.05 |
معنیدار |
|
مدیریت تغییر |
29/0 |
P<0.05 |
معنیدار |
|
انگیزش درونی |
جو خلاقانه |
29/0 |
P<0.05 |
معنیدار |
استقلال در کار |
38/0 |
P<0.05 |
معنیدار |
شاخصهای برازش مدل:
با توجه به مندرجات جدول (3) ملاحظه میشود، نسبت خی دو به درجة آزادی، 14/2 و کمتر از 3 است در نتیجه این شاخص، برازندگی مدل را تائید میکند. شاخص RMSEA برابر 01/0 و کمتر از 08/0 است در نتیجه این شاخص نیز برازندگی مدل را تائید میکند. سطح معنیداری یا p-value برابر 064/0 و بیش از 05/0 است در نتیجه این شاخص نیز برازندگی مدل را تائید میکند. سایر شاخصهای برازندگی نیز مطلوب ارزیابی میشوند.
جدول (3): شاخصهای برازش مدل
ارزیابی برازندگی |
آماره |
معیار مقبولیت |
شاخص برازش |
مطلوب |
3 |
df/ |
|
مطلوب |
0.01 |
RMSEA0.08 |
RMSEA |
مطلوب |
0.064 |
p-value>0.05 |
p-value |
مطلوب |
0.95 |
0.90< GFI |
GFI(goodness of fit index) |
مطلوب |
0.02 |
0.05> RMR |
RMR(root mean square residual) |
مطلوب |
0.94 |
0.90< NFI |
NFI (Normed Fit Index) |
مطلوب |
0.95 |
0.90< NNFI |
NNFI (Non-Normed Fit Index) |
مطلوب |
0.93 |
0.90< CFI |
CFI (Comparative Fit Index) |
شکل (3): مدل برازششده الگوی بسترسازی خلاقیت کارکنان
جدول (4): میزان تأثیر سبکهای رهبری بر بروز جو خلاقانه در محیط کار
معنیداری تأثیر |
سطح معنیداری |
بار عاملی |
نام متغیر در مدل |
نام متغیر |
- |
P>0.05 |
09/0 |
task.l← creative.c |
مدیریت وظیفهمدار ← جو خلاقانه |
معنیدار |
P<0.05 |
37/0 |
relate.l← creative.c |
مدیریت رابطهمدار ← جو خلاقانه |
معنیدار |
P<0.05 |
31/0 |
change.l← creative.c |
مدیریت تغییر ← جو خلاقانه |
با توجه به جدول (4) مشاهده میشود سطح معنیداری سبک رهبری رابطهمدار با جو خلاقانه در محیط کار کمتر از 05/0 است در نتیجه رابطة معنیدار است. به این ترتیب رهبری رابطهمدار بر جو خلاقانه تأثیر مثبت معنیدار دارد و میزان این تأثیر 37/0 است. همچنین سطح معنیداری سبک رهبری تغییر (تحولگرا) با جو خلاقانه در محیط کار کمتر از 05/0 است، در نتیجه رابطه معنیدار است. به این ترتیب رهبری تغییر بر جو خلاقانه تأثیر مثبت معنیدار دارد و میزان این تأثیر 31/0 است.
جدول (5): تعیین نقش میانجی استقلال در امور کاری و انگیزش درونی در ارتباط بین سبکهای رهبری و بروز جو خلاقانه در محیط کار
تأیید معنیداری |
سطح معنیداری |
بار عاملی |
نام متغیر در مدل |
نام متغیر |
|
- |
P>0.05 |
0.07*0.38=0.02 |
Task.l← autonomy← creative.c |
رهبری وظیفهمدار |
رفتار رهبری← استقلال در امور ← جو خلاقانه |
معنیدار |
P<0.05 |
0.41*0.38=0.15 |
Relate.l← autonomy ← creative.c |
رهبری رابطهمدار |
|
معنیدار |
P<0.05 |
0.29*0.38=0.11 |
Change.l← autonomy ← creative.c |
رهبری تغییر |
|
- |
P>0.05 |
0.05*0.29=0.01 |
Task.l← motivation← creative.c |
رهبری وظیفهمدار |
رفتار رهبری← انگیزش درونی ← جو خلاقانه |
معنیدار |
P<0.05 |
0.27*0.29=0.07 |
Relate.l← motivation← creative.c |
رهبری رابطهمدار |
|
معنیدار |
P<0.05 |
0.35*0.29=0.10 |
Change.l← motivation← creative.c |
رهبری تغییر |
همانطور که جدول (5) نشان میدهد استقلال در امور کاری تنها در ارتباط بین رهبری رابطهمدار و رهبری تغییر و جو خلاقانه نقش میانجی دارد. میزان تأثیر رهبری رابطهمدار (با واسطه استقلال در امور) 15/0 و میزان تأثیر رهبری تغییر (با واسطه استقلال در امور) 11/0 است. استقلال در امور کاری در ارتباط بین رهبری وظیفهمدار و جو خلاقانه نقش میانجی ندارد. همچنین انگیزشهای درونی تنها در ارتباط بین رهبری رابطهمدار و رهبری تغییر و جو خلاقانه نقش میانجی دارد. میزان تأثیر رهبری رابطهمدار (با واسطه انگیزشهای درونی) 07/0 و میزان تـأثیر رهبری تغییر (با واسطه انگیزشهـای درونی) 10/0 است. انگیزشهای درونی در ارتباط بین رهبری وظیفهمدار و جو خلاقانه نقش میانجی ندارد.
4- نتیجهگیری
نتایج پژوهش نشان میدهد که سبکهای رهبری رابطهمدار و تغییر ( تحولگرا) از طریق تأثیر بر استقلال بیشتر کارکنان در امور کاری و افزایش انگیزش درونی منجر به ایجاد جو خلاقانه در محیط کار و افزایش خلاقیت افراد در سازمان افزایش میشود. نتایج این پژوهش دقیقاً با یافتههای پژوهش ساندویک مادسن و همکاران (2015) همخوانی دارد. در پژوهش آنان نیز نتایج نشان داد که سبکهای رهبری رابطهمدار و تحولگرا در ایحاد جو خلاقانه در محیط کار تأثیرگذارند و هرچقدر مدیران در سازمان سبکهای رهبری تحولگرا (تغییر) و رابطهمدار را برگزینند، جو خلاقانه بهتری در سازمان حکمفرما میشود و استقلال در محیط کاری و انگیزش درونی نقش میانجی را در ارتباط بین سبکهای رهبری و جوخلاقانه در محیط کار ایفا مینمایند. در این پژوهش ارتباط معنیداری بین رهبری وظیفهمدار و جو خلاقانه در محیط کار دیده نشد، اما مطالعات پیشین همچون کستینگ و همکاران (2016) این ارتباط را معنیدار گزارش کردند که این یافته با نتایج پژوهش همخوانی ندارد. نتایج پژوهش ساندویک مادسن و همکاران (2015) با این یافتة پژوهش حاضر همخوانی دارد. آنها نیز گزارش کردند که رفتارهای رهبری وظیفهای (وظیفهمدار) با جو خلاقانه در محیط کار رابطه معنیدار ندارد. در کل نتایج پژوهشهای پیشین نشان داده است که سبکهای رهبری بر بروز خلاقیت تأثیرگذار است (داننی و همکاران، 2016، مصدقراد و سعادتی، 1394) که این یافتهها همراستا با نتایج پژوهش حاضر است. مطالعات پیشین نشان دادهاند رهبری تحولگرا منجر به بهبود تعـهد سـازمانی (حسینیان، 1392) و بهبود رفتـار شهروندی سازمانی میگردد (هاشمی، 1392)، میتوان اینگونه توجیه کرد که با افزایش تعهد سازمانی، کارکنان برای امور سازمان بیشتر وقت میگذارند و برای موفقیت سازمان بیش از پیش تلاش میکنند و این سبب میشود تا در تصمیمگیریهای کاری راههای مختلفی را بررسی کنند و ایدههای نوتری ارائه دهند که خود زمینهساز بروز خلاقیت بیشتر در آنان میشود. نتایج نشان داد استقلال در امور کاری نقش میانجی را در ارتباط بین رفتارهای رهبری (رابطهمدار و تغییر) و جو خلاقانه در محیط کار ایفا میکند، اما در زمینة سبک رهبری وظیفهمدار این ارتباط معنیدار نیست. نتایج پژوهش ساندویک مادسن و همکاران (2015) نیز با این یافتة پژوهش حاضر همخوانی دارد. امروزه بیش از پیش در سازمانها به استقلال در امور کاری توجه شده است. استقلال در امور کاری میتواند مسئولیتپذیری را افزایش دهد، چرا که کارکنان خود را علت و دخیل در پیامدهای کار خود، (بایوئر و مولدر، 2006) و دارای حق انتخاب میدانند و مطالعات نشان دادهاند افرادی که استقلال بیشتری در امور کاری دارند، میتوانند به میل خود اقدامات ابتکاری انجام دهند؛ تصمیمهای مستقل اتخاذ نمایند و افکار جدید را بیازمایند و این مهم میتواند زمینهساز بروز خلاقیت در آنها شود.
صفری، (1386) (به نقل از عمرانیان و شیخ الاسلامی، 1391) گزارش کرد استقلال در امور کاری این توانایی را به فرد میدهد تا تصمیمگیری و مسائل را حل کند و این ویژگی سبب میشود فرد منبع علیت عمل خود را درونیتر ببیند و احساس کند، از بین چندین انتخاب میتواند دست به انتخاب بزند و برای انجام کارهای خود تحت فشـار نیست و آنها را از روی اراده انجام میدهد (پنتریچ و شانک، 2002) که این مهم مـیتواند زمینه بروز خلاقیت را فراهم آورد، چرا که بیتردید تحت فشار گذاشتن کارکنان در سازمان میتواند مانعی برای بروز خلاقیت در پرسنل گردد. نتایج نشان داد انگیزشهای درونی نقش میانجی را در ارتباط بین رفتارهای رهبری (رابطهمدار و تغییر) و جو خلاقانه در محیط کار ایفا میکند، اما در زمینه سبک رهبری وظیفهمدار این ارتباط معنیدار نیست. نتایج پژوهش ساندویک مادسن و همکاران (2015) نیز با این یافتة پژوهش حاضر همخوانی دارد. نتایج پژوهش آنها نیز نشان داد انگیزشهای درونی نقش میانجی را در ارتباط بین رفتارهای رهبری (رابطهمدار و تغییر) و جو خلاقانه در محیط کار ایفا میکند. نتایج پژوهش گانگور (2011) میتواند مکانیسم این ارتباط را تشریح نماید. وی بر اساس نتایج پژوهش خود گزارش کرد که سبک رهبری منجر به ایجاد انگیزه در کارکنان میشود که در نهایت به عملکرد بالای کاری کارکنان میانجامد. انگیزش نیز در مطالعات بر عملکرد و بهرهوری سازمان تأثیرگذار گزارش شده است (یانگ، 2009، شاتوک و همکاران، 2008، مک کانل، 2005).
مک کانل (2005)، گزارش کرد ﻋﮑﺲاﻟﻌﻤﻞ ﺑﻪﻣﻮﻗﻊ ﻣﺪﯾﺮ، ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻣﻮﻓﻖ، ﺣﺴﺎﺳﯿﺖ ﻧﺴﺒﺖ ﺑـﻪ ﻧﯿﺎزﻫـﺎ و ﻋﻼﺋﻖ ﮐﺎرﮐﻨـﺎن، اﻫﻤﯿﺖدادن ﺑﻪ ﻧﻈﺮﻫﺎ و ﭘﯿﺸﻨﻬﺎدﻫﺎی اﻓﺮاد، ﺗﻔﻮﯾﺾ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ، آزادی ﻋﻤﻞ، ﺑﺮﺧﻮرد ﻣﻨﺎﺳﺐ از ﺳـﻮی ﻣـﺎﻓﻮق، ﻋـﺪاﻟﺖ در ﺗـﺼﻤﯿﻤﺎت و ﺗﻮزﯾـﻊ اﻣﮑﺎﻧﺎت، ﺟﻮ ﻣﺜﺒﺖ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ، ﺑﻬﺪاﺷﺖ رواﻧﯽ در ﻣﺤﯿﻂ ﮐﺎر، ﺗﺒﺎدل اﻃﻼﻋﺎت و ﻫﻤﮑﺎری ﺻﻤﯿﻤﺎﻧﻪ ﺑﺎ ﻫﻤﮑﺎران از عوامل انگیزش در محیط کاری برای کارکنان میباشند که توجه به آنها میتواند تا حدودی انگیزش درونی را در کارکنان افزایش دهد. و طبق مطالعات، این ویژگی بیشتر در رهبرانی با سبک رهبری رابطهمدار و تحولگرا ( تغییر) دیده میشود.
پیش از این، آصف زاده و همکاران (1393) گزارش کردند که ارتباط مثبت و معنیداری بین سبکهای رهبری رابطهمدار با عملکرد کارکنان وجود دارد و با سبک رهبری وظیفهمدار عملکرد کاهش مییابد. به عبارتی، مدیران وظیفهمدار کمتر به نیازهای کارکنان و موارد انگیزشی در کارکنان توجه میکنند که میتواند تأثیری سوء بر عملکرد آنها بر جای گذارد و میتوان اینگونه قلمداد کرد که بیتوجهی به مسایل انگیزشی با توجه به سبک رهبری وظیفهمدار، میتواند سبب شود تا کارکنان کمتر به خلاقیت در محیط کـاری توجه کننـد. در این زمیـنه صحت و خلاقی (1391)، گـزارش کـردند که درک کارکنان از رفتار مدیران میتواند بر بهرهوری آنها در محیط کار تأثیرگذار باشد، به طوری که ادراک کارکنان از رفتار مدیران بر رفتار خود آنها نیز تأثیرگذار است. مدیری که به خلاقیت در محیط کاری توجهی ننماید بیتردید میتواند بر بروز رفتارهای خلاقانه کارکنان تأثیری سوء بر جای گذارد.
پیشنهادات:
با توجه به یافتههـای پژوهش حاضر پیشنهـاد میگردد قبل از بهکار گیری مدیران، از سوی مدیران رده بالای سازمان ویژگیهای افراد نامزد تصدی مدیریت بررسی شود و مدیرانی را برای ردههای میانی بهکار گیرند که از سبکهای رهبری رابطهمدار یا تحولگرا (تغییر) تبعیت میکنند و نیز برای آنها آموزشهایی تدارک دیده شود تا این سبکها به آنها آموزش داده شود تا با اجرای آن در سازمان، بسترهای بروز خلاقیت در بین کارکنان بیش از پیش فراهم آید. همچنین توجه به انگیزش درونی و استقلال در امور کاری پرسنل نیز به نظر میرسد از موضوعاتی است که باید قبل از واگذاری پستهای مدیریتی به افراد، آموزش داده شود تا در امور مدیریتی همواره بدان توجه داشته باشند. ارزیـابی مستـمر نیازهـای پرسنـل و تلاش برای رفع نیازهـای کارکنـان، توجه به محرکهـای انگیزشی در سازمان، تفویض اختیار در امور کاری و افزایش استقلال در امور کاری در بین افراد و واگـذاری اجرای امور به تشخیص کارمندان و پرهیز از زیر فشار گذاشتن آنها در انجام امور از سوی مدیران نیز از دیگر موضوعاتی است که باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد. مدیران، نقش و تأثیری قابلتوجه در مجموعه سازمانی دارند. از این رو، اگر مدیر واجد ویژگیهای خلاقانه شود، توان او به میزان چشمگیری افزایش خواهد یافت. بر این اساس، بهتر است از طریق آموزشهایی در سازمان به عنوان مثال برگزاری کارگاههای پرورش خلاقیت و تکنیکهایی چون طوفان مغزی، روش حل مسئله زمینههای رشد مدیران خلاق فراهم آید. اقدام در زمینه پرورش مدیران خلاق را میتوان سیاستی درست برای «موفقیت سازمانی» تلقی کرد. امروزه، میزان بهروری سازمان را با توانمندی آن در استفاده بهینه از منابع انسانی میشناسند. بهطور کلی، مدیران خلاق در ایجاد فرصتهای شغلی مناسب، فضاسازی محیط سازمانی برای تلاش بیشتر کارکنان و بالا بردن بازدهی سازمان نسبت به مدیران غیرخلاق، کارآمدتر عمل میکنند. آنها در این راه به گونهای ابتکاری در رفع تنگناها و مشکلات میکوشند. بروز اندیشه و رفتار ابتکاری در کارکنان، با پرورش حس مفیدبودن و احترام به شخصیت کاری آنها، افزایش مییابد. مشارکت در حرکات سازندة سازمانی و تولیدی، احترام به اندیشه وتلاش آنها، قدردانی از اقدامات مثبت و شکوفاسازی استعدادهای آنها، همواره از خواستههای کارکنان به شمار میرود که مدیران باید بدان توجه نمایند.