شناسایی عوامل مؤثر بر حمایت از صادرکننده در ادارة کل بنادر و دریانوردی استان گیلان

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

کارشناس/سازمان بنادر و دریانوردی استان گیلان

10.30474/jmti.2019.100193

چکیده

پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تعیین عوامل مؤثر بر حمایت از صادرکننده در ادارة کل بنادر و دریانوردی استان گیلان انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر جمع‌آوری اطلاعات، توصیفی و از نوع همبستگی است. روش نمونه‌گیری به‌صورت غیرتصادفی هدفمند می‌باشد. تحلیل داده‌ها نشان می‌دهد که آگاهی و استفاده از برنامه‌های تشویق به صادرات و موانع و انگیزه‌های صادرات به‌طور مستقیم بر عملکرد صادرات تأثیر ندارند، اما به‌طور غیرمسقیم و از طریق تأثیرگذاری بر راهبرد صادرات شرکت‌ها بر عملکرد صادرات تأثیر مثبت و معنی‌دار دارند.

کلیدواژه‌ها

1- مقدمه

امروزه، تحولات و تغییرات مستمر بازارهای جهانی منشأ بسیاری از تهدیدها و فرصت‌های اقتصادی و بازرگانی است. به‌منظور ارتقای وضعیتِ این بازار و مقابله با تهدیدها و بهره‌گیری از فرصت‌ها باید جایگاه خود را بدانیم. چراکه بدون سنجش آن، شرکت‌های تولیدی و بازرگانی در کشور به تدریج جایگاه خود را از دست می‌دهند و محکوم به انزوای اقتصادی و بازرگانی می‌شوند (لاگس و مونتمری، 2005). با توجه به شرایط کنونیِ جامعة ایران و افول روزافزون منابع انرژی، ازجمله نفت و افت درآمدهای ناشی از آن و رشد نامتناسب جمعیت، اهمیت ویژة صادرات غیرنفتی به خوبی مشهود است. ازاین‌رو، به‌منظور توسعة صادرات و دستیابی به بازارهای جهانی، ضرورت ایجاد مراکز پژوهش و توسعه در واحدهای صنعتی به واقع آشکار می‌شود (کرم‌پور و همکاران، 1391).

در سرتاسر جهان، بنادر هر کشور حکم دارایی‌های راهبردی ملی را دارند. کشورهایی که بتوانند مطابق میل بازار و مشتریان و همگام با فناوری روز، مسیر توسعه و بهبود بنادر را بپیمایند و جایگاه بهینه و بهره‌ور را نه‌تنها برای خود، بلکه برای ذی‌نفعان در بازار رقابتی جهانی فراهم آورند، بسیار اندک هستند. همچنین، بنادر کارا و فعال علاوه بر اینکه می‌توانند به متنوع‌سازی اقتصادی و خروج از تک‌محصولی بودن صادراتِ ایران، به خاطر اتکای شکننده به نفت، کمک کنند، در کاهش بهای تمام‌شدة کالاها نیز، نقش بسیار ارزشمندی ایفا می‌کنند (لدرمان و همکاران، 2010). به‌طور کلی، یکی از مهم‌ترین مشکلات‏ کشورهای درحال‌توسعه و جهان سوم، تک‌محصولی‏ بودن صادرات و وابستگی اقتصاد آنها به صدور مواد خام و اوّلیه‏ است؛ که پیامدهای منفی و ناگواری در ساختار اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و حتی، فرهنگی آنها ایجاد کرده است. ازآنجاکه بخش عمده‏ای از درآمدهای‏ ارزی این کشورها منحصراً از طریق صادرات یک‏ یا چند قلم مواد خام و اولیه به دست می‏آید، این‏ کشورها در برابر ناملایمات و فشارهای‏ خارجی، ساختاری بسیار ضعیف و شکننده دارند (هاشمی، 1388). هدف از صادرات، کسب ارز بیشتر برای کشور، و فراهم‌کنندة تسهیلات تولیدی برای رفع نیازهای بین‌المللی و فراهم نمودن ارز موردنیاز برای تأمین واردات کشور است. از دیدگاه صادرکننده، صادرات به‌منزلة وسیله‌ای مطمئن در مقابل بحران‌های اقتصادی داخلی، پیشرفت بیشتر و گسترده‌تر، درآمد بیشتر و آگاه شدن مستمر از آخرین تحولات فناوری است. در واقع، سنتی‌ترین راه ورود به بازارهای جهانی صادر کردن کالا است. دولت‌ها معمولاً طرفدار صادرات هستند، زیرا موجب افزایش تولید داخلی و بالا رفتن سطح اشتغال می‌شود و به معدل تراز پرداخت‌های کشور کمک می‌کند. در ابتدا، شاید صادرات به‌عنوان توسعة بازاریابی داخلی در حجمی بزرگ‌تر، کار آسانی به نظر برسد. این امر یکی از موجبات اصلی بسیاری از ناکامی‌هایی است که تاکنون در امر صادرات روی داده است. صادرات بر پایة نظام‌ها و اصول یک محیط پویا و حتی در برخی موارد، یک محیط غیرپایدار بنا شده است. صادرات باید جریانی مداوم داشته باشد، که با افزایش خطوط تولید، متنوع ساختن کمّیت موردنیاز بازار و توسعة صادرات همراه باشد و هیچ‌گاه نباید به مفهوم رهایی از اجناس مازاد در نظر گرفته شود (رحمانی، 1393).

بنابراین، لزوم توجه به صادرات در سازمان‌های خصوصی و دولتی روزبه‌روز محسوس‌تر می‌شود و عامل مهم برای ادامة حیات مفید سازمانی است. در نهایت، سازمان‌ها باید اقدام به ایجاد یک واحد بازاریابی و صادرات نمایند و مهم‌تر اینکه فعالیت‌های این واحد به‌منظور پژوهش و مطالعات بازاریابی، ورود به بازارهای خارجی، کسب سهم بازار و افزایش آن سازمان‌دهی گردد (کیم و عزیزی، 2009).

1-1- بیان مسئله

امروزه، 90% کالاها در جهان از طریق دریا حمل می‌شود. حمل‌ونقل دریایی مقرون‌به‌صرفه‌ترین شیوة حمل کالا است. به همین دلیل، به کشورهایی که فاقد مرز آبی هستند، کشورهای بدون مرز گفته می‌شود. صادرات ایران در مقایسه با کشور‌های توسعه‌یافته و کشورهای همتراز، به میزان قابل‌تأملی ‌کمتر است. جدیدترین آمار مربوط به صادرات و واردات کشور حاکی از کاهش 79/15درصدی ارزش صادرات و کاهش 36/19درصدی ارزش واردات کالاهای غیرنفتی در پنج‌ماهة نخست سال 1394 در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته است. این کاهش نشانة رکود حاکم بر بخش‌های اقتصادی است. البته، به اعتقاد بسیاری از کارشناسان صنایع مختلف تولیدی و خدماتی کشور از قابلیت‌های پایة موردنیاز برای موفقیت در صادرات برخوردارند. بنابراین، این سؤالپرسش کلیدی قابل‌طرح است، که چرا حجم صادرات کشور پایین است؟ از بین همة عوامل تأثیرگذار بر عملکرد صادارتی کشور، ممکن است یکی از عوامل، برنامه‌های تشویق به صادرات باشند. گرچه در قرون گذشته این عوامل جزء مهم، بلکه پایه و اساس زندگی ملی یک قوم بوده است و دولت‌ها در جهان فقط با صولت و قدرتشان معروف می‌شدند، اما امروزه، برای سنجیدن درجة استحکام و استواری یا ضعف و سستی استقلال کشورها، اوضاع اقتصادی آنها را مقایسه می‌کنند (گول و یاگسی، 2014).

برنامه‌های تشویق به صادرات از سوی دولت و مؤسسات و سازمان‌های بازرگانی برای کمک به رفع این موانع و محدودیت‌ها فراهم می‌شوند. این موضوع به دلیل رفع محدودیت‌ها و موانع در توسعة صادرات و عملکرد صادراتی و رقابتی کردن بازار نقش چشمگیری دارد (حسینقلی و همکاران، 1389). باید بتوان با استفاده از برنامه‌های تشویق به صادرات مانند تبلیغات گسترده، از حمایت‌های دولت و جایگاه خوب و فروش بیشتر برخوردار شد. تبلیغ یکی از ابزارهای عمده در برنامه‌های تشویقی است که باعث رشد صادرات می‌شود. بسیاری از شرکت‌ها به دلیل نداشتن تجربة کافی و منابع و اطلاعات در زمینة فروش صادراتی ناتوان هستند (استفن، 1995). همچنین، نظر به اینکه محاسبة مشوق‌های صادراتی باید دقیق و به نفع صادرات و برای تشویق این بخش باشد، پیشنهاد می‌شود که نرخ‌های صادراتی واقعی تنظیم شوند، تا همة ارقام و آمار صادرات به‌روز و بهینه باشند و صادرکنندگان هم مشوق‌های خود را با نرخ واقعی و به‌روز دریافت کنند. موافقت با ورود موفق کالا، برای سهولت تولید و درنتیجه، صادرات است. بنابراین، باید ترتیبی اتخاذ شود که به‌سرعت با درخواست‌های ورود موافقت شود. برای تشویق صادرات مجدد نیز، باید علاوه بر پرداخت جوایزِ متداول، حداقل نیم تا یک درصد جوایز بیشتر به این صادرکنندگان اعطا شود. همچنین، استفاده از فناوری‌های جدید به‌ویژه تجارت الکترونیکی نیز در بازرگانی داخلی و خارجی در کشور به‌صورت جهشی توسعه یابد (رجبیان، 1392).

با اینکه چند دهه از قرار گرفتن راهبرد تشویق به صادرات، به‌عنوان یکی از راهبردهای اصلی در راستای سیاست کلان رشد اقتصادی، در دستور کار دولت‌های ایرانی می‌گذرد و برنامه‌ها و فعالیت‌های متعددی نیز در این راستا انجام شده است، بررسی‌ها نشان می‌دهند که کشور ایران با وجود برخورداری از پتانسیل‌های بالای صادراتی، سهم کمی از بازارهای بین‌المللی را در اختیار دارد. گرچه از زمان تدوین برنامة سوم توسعه، صادرات ایران روند صعودی به خود گرفته است، اما هنوز فاصلة زیادی با شرایط مطلوب وجود دارد. به علاوه، ترکیب کالاهای صادراتی کشور نیز نیازمند اصلاح و بهبود است (حسنی طولی، 1389).

پژوهشگران معتقدند، که سیاست‌گذاران باید حمایت‌های آموزشی، عملیاتی و تشویقی خود را به سمتی سوق دهند که به شرکت‌های کوچک و متوسط در غلبه بر موانع صادرات کمک کنند. درضمن، آنها اشاره می‌کنند، که مفید بودن این برنامه‌ها به فعالیت‌ها، توانایی‌ها یا تمایل شرکت‌ها بر‌ای بهره‌گیری از مزایای این برنامه‌ها وابسته است (آلتینتاس و همکاران، 2007). شروع و ادامة صادرات ناشی از انگیزاننده‌های صادراتی است و توقف یا عدم توسعة آنها ناشی از تأثیر موانع واقعی یا موانع ادراکی صادرات است. انگیزاننده‌های صادراتی در هر مرحله از توسعة صادرات، مراحل اولیه و پیش از صادرات تا مراحل پیشرفته‌تر از نظر درگیری و تعهد در صادرات یا در گامی بین این فرایند می‌توانند حضور داشته باشند (کیم من، 2010). مدیران شرکت‌ها، محرک‌های صادراتی مختلف را درک کرده‌اند و محرک‌های صادراتی از دید برخی از پژوهشگران به‌عنوان مهم‌ترین و پویاترین عناصر در تعیین رفتار صادراتی شرکت‌ها مطرح شده‌اند. در ادبیات بازاریابی صادراتی، چند نظریه به تشریح محرک‌های صادرات می‌پردازند. انگیزش به همراه تجربه، رشد، نوع شرکت و رفتارهای صادراتی مهم‌ترین متغیرهایی هستند که در رابطه با توسعة صادراتی مورد بررسی قرار گرفته‌اند (لئونیدو، 2007). موانع صادراتی عواملی هستند، که شروع یا ادامة فعالیت صادراتی شرکت‌ها را مختل یا دچار مشکل می‌کنند. این موانع ممکن است به اهداف، منابع یا مهارت‌های درونی شرکت مربوط باشند یا ناشی از شرایط کشور مادر یا کشور هدف باشند (ناطق و نیاکان، 1388).

ارائة حمایت‌های صادراتی مانند اعطای جوایز صادراتی و معافیت‌های مالیاتی ممکن است سبب رونق تولید صادراتی شود. عدم ارائة مشوق‌ها و جوایز صادراتی باعث می‌شود که صادرکنندگان احساس کنند به آنها توجه نمی‌شود. باید توجه داشت که تولیدکنندگان برای واردات برخی از مواد اولیه مجبور هستند که ارز موردنیاز را از بازار آزاد تأمین کنند. بنابراین، برای حمایت از صادرات ارزهای حاصل از صادرات تا برقراری ثبات در بازار، باید به نرخ معقولی خریداری شوند (کیم و عزیزی، 2009)

سال‌ها است که بی‌نظمی‌های اقتصادی و مالی در کشور نظام توسعة صادرات را خدشه‌دار کرده است و باعث شده است که در بخش توسعة صادرات عملکرد موفق نداشته باشیم. بنابراین، باید در عمل، از این بخش و همة زمینه‌های مرتبط با آن حمایت کرد. بر این اساس و با توجه به دیدگاه‌های مختلف ارائه‌شده در مطالعات و پژوهش‌های مختلف، شاید نتوان الگو و نظریه‌ای واحد و قابل‌قبول از نظر جهانی برای برنامه‌های حمایت از صادرات ارائه نمود (رحمانی، 1393).

در همین راستا، بندر انزلی به دلیل معافیت از مالیات و عوارض، منطقة آزاد بودن، وجود اراضی مناسب با امکانات لازم و داخل شهر بودن، از شرایط ویژه‌ای برای جذب سرمایه گذاران برخوردار است. این بندر در امر صادرات و واردات کالا فعالیت دارد. بنابراین، این بندر با کشورهای حاشیة خزر و مهم‌ترین بنادر آنها در ترکمنستان، روسیه، قزاقستان و آذربایجان کالا مبادله  می‌کند. حال، به دلیل اهمیت موضوع این سؤال مطرح است که عوامل مؤثر بر حمایت از صادرکننده در ادارة کل بنادر و دریانوردی استان گیلان کدامند؟                                                                                                                                                                                                                       

1-2- پیشینة پژوهش

حسینقلی و همکاران در سال 1389، پژوهشی را با هدف بهبود عملکرد صادراتی شرکت‌ها یا ادامة فعالیت‌های صادراتی انجام دادند. نتایج حاصل از تحلیل این داده‌ها نشان داد که آگاهی و استفاده از برنامه‌های تشویق به صادرات در ایران به‌طور مستقیم بر عملکرد صادراتی تأثیر ندارند، اما به‌طور غیرمسقیم و از طریق تأثیرگذاری بر راهبرد صادراتی شرکت‌ها بر عملکرد صادراتی تأثیر مثبت و معنادار دارند. نتایج پژوهش جهرمی در سال 1392 نشان داد، که برنامه‌های تشویق به صادرات به‌طور مستقیم بر عملکرد صادرات تأثیر ندارند، اما از طریق تأثیر برانگیزاننده‌های صادراتی و عملکرد صادراتی تأثیر مثبت و معنی‌داری دارند. نتایج پژوهش کاراکوز در سال 2016 نشان داد، که سیاست‌های دولتی به‌طور غیرمستقیم مشوق بین‌المللی شدن و از طریق کمک به شرکت‌ها برای کسب دانش و ایجاد تعهد در مدیران بر عملکرد صادرات تأثیر دارند.

مدل مفهومی زیر (نمودار 1) برای بررسی نحوة اثرگذاری برنامه‌های تشویق به صادرات بر عملکرد صادرات مورد استفاده قرار گرفته است. عملکرد صادرات متغیر به مدل وابسته است و برای سنجش آن، می‌توان از معیارهای کمّی مانند فروش و سود صادراتی، فروش صادراتی به کل فروش و سنجه‌های کمّی مشابه استفاده کرد. ازآنجاکه بسیاری از شرکت‌ها از ارائة اطلاعات دقیق دربارة عملکرد کمّی صادرات سربازمی‌زنند، برای سنجش عملکرد صادرات از معیارهای کیفی میزان رضایت از عملکرد صادرات و میزان تحقق اهداف صادراتی استفاده شده است. انگیزاننده‌های صادراتی متغیرهای میانجی  و محرک‌هایی هستند که شرکت‌ها را به سمت شروع یا ادامة فعالیت‌های صادراتی سوق می‌دهند. این محرک‌ها ممکن است ناشی از اهداف و منابع درون‌سازمانی مانند اهداف بازاریابی، مزیت در بازاریابی، استفاده از ظرفیت خالی، مزیت در تولید یا طراحی کالاها باشند و یا ناشی از فشار و کشش محرک‌های بیرونی مانند مشوق‌های دولتی، فشار رقابتی، جذابیت بازارهای خارجی باشند. دومین متغیر میانجی، موانع صادراتی هستند، که شروع یا ادامة فعالیت صادراتی شرکت‌ها را مختل یا دچار مشکل می‌کنند. این موانع ممکن است مربوط به اهداف، منابع یا مهارت‌های درونی شرکت باشند یا ناشی از شرایط کشور مادر یا کشور هدف باشند. راهبرد صادراتی سومین متغیر میانجی مدل است. راهبرد صادراتی، روشی است که براساس آن، شرکت فعالیت‌های صادراتی را هدایت و اجرا می‌کند. راهبرد صادرات شامل تعیین بازارهای هدف خارجی، تطبیق عناصر آمیختة بازاریابی با شرایط بازارهای خارجی و تخصیص منابع برای اجرای فعالیت‌های صادراتی است. متغیر مستقل پژوهش، برنامه‌های تشویق به صادرات هستند که شامل خدمات و حمایت‌هایی  می‌شوند که از طرف دولت یا نهادهای غیرانتفاعی برای کمک به شرکت‌ها به‌منظور شروع یا ادامة فعالیت‌های صادراتی عرضه می‌شوند.

                               

استفاده از برنامه‌های

تشویق صادرات

 

موانع صادرات

 

استراتژی صادرات

 

انگیزنده های صادرات

 

عملکرد صادرات

 

H6

 

H1

 

H7

 

H5

 

H4

 

H2

 

H6

 

H9

 

H3

 

H8

شکل 1) مدل مفهومی تحقیق

 

2- روش پژوهش

ازآنجاکه پژوهش حاضر به آزمودن کارایی نظریه‌های علمی در حوزة شناسایی عوامل مؤثر در حمایت از صادرکننده می‌پردازد، از نظر هدف، کاربردی است و از نظر شیوة گردآوری اطلاعات، توصیفی ـ پیمایشی است. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از ابزارهای آمار استنباطی استفاده شده است. جامعة آماری این پژوهش، به‌منظور انجام مطالعات میدانی، 245 نفر از مدیران و کارشناسان بندری و گمرکی بوده‌اند. نمونة آماری پژوهش با توجه به حداقل تعداد نمونة موردنیاز کارکنان 138 نفر است. با در نظر گرفتن تعداد حداقل نمونة موردنیاز و احتمال عدم بازگشت پرسشنامه، 200 پرسشنامه در بین کارکنان توزیع شد. در نهایت، 141پرسشنامة تکمیل‌شده (با نرخ بازگشت درحدود 5/70%) از کارکنان دریافت و در تحلیل استفاده شد. در این پژوهش، نمونه‌گیری به‌صورت غیرتصادفی و هدفمند انجام شد. روش جمع‌آوری داده‌ها در این پژوهش میدانی بوده است. در ابتدا، از طریق مطالعة دقیق ادبیات پژوهش و توسعة صادرات برنامه‌ها و فعالیت‌های تشویق و تحریک صادرات بررسی شدند. سپس، فهرستی از محرک‌ها مورد ارزیابی قرار گرفت. دراین پژوهش، ابزار گردآوری داده‌ها، مصاحبه و پرسشنامه بوده و برای سنجش متغیرهای پژوهش با توجه به ادبیات پژوهش (حسینقلی و همکاران، 1389) و، (کاراکوزو، 2016) (سوسا و برادلی، 2009) و (جهرمی، 1390) از پرسشنامة تشویق به صادرات، با کمی اصلاحات کمک گرفته شده است. پس از اطمینان از روایی و پایایی آن صورت گرفت. این پرسشنامه به‌صورت بسته و در دو بخش استفاده شده است. بخش اول مربوط به پرسش‌های جمعیت‌شناختی و بخش دوم، مربوط به پرسش‌های تخصصی دربارة شرایط رقابتی است.

جدول (1): تعداد سؤالات ابعاد پژوهش

متغیر

ابعاد

تعدادسؤالات

عوامل مؤثر در حمایت از صادرکننده

انگیزاننده‌های صادرات

8

عملکرد صادراتی

5

استراتژی صادرات

10

موانع صادرات

17

سیاست‌های تشویق صادرات

14

 

برای بررسی پایایی پرسشنامة پژوهشگرساخته، در ابتدا به‌صورت مقدماتی 30 پرسشنامه توزیع شد و پس از جمع‌آوری و بررسی پرسشنامه‌ها، پایایی آنها براساس آلفای کرونباخ و با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS 22 تعیین گردید.

جدول (2): پایایی پرسشنامه به تفکیک ابعاد

شرایط رقابتی تازه واردان

متغیرهای تحقیق

تعداد سؤال

مقدارآلفای کرونباخ

نتیجه

انگیزاننده‌های صادرات

8

801/0

تأیید

عملکرد صادراتی

5

881/0

تأیید

استراتژی صادرات

10

814/0

تأیید

موانع صادرات

17

889/0

تأیید

سیاست‌های تشویق صادرات

14

913/0

تأیید

 

 

 

 

3- تجزیه‌وتحلیل داده ها

این پژوهش دارای یک فرضیة اصلی و هشت فرضیة فرعی به شرح زیر می‌باشد:

فرضیة اصلی: عوامل مؤثر شناسایی‌شده، بر حمایت از صادرکنندگان در ادارة کل بنادر و دریانوردی استان گیلان معنی‌دار است.

فرضیه‌های فرعی:

(1)      تأثیر استفاده از برنامه‌های تشویق به صادرات بر عملکرد صادراتیِ ادارة کل بنادر و دریانوردی استان گیلان معنی‌دار است.

(2)      تأثیر استفاده از برنامه‌های تشویق به صادرات بر راهبرد صادراتیِ ادارة کل بنادر و دریانوردی استان گیلان معنی‌دار است.

(3)      تأثیر استفاده از راهبرد صادراتی بر عملکرد صادراتیِ ادارة کل بنادر و دریانوردی استان گیلان معنی‌دار است

(4)      تأثیر استفاده از برنامه‌های تشویق به صادرات بر موانع صادراتی در ادارة کل بنادر و دریانوردی استان گیلان معنی‌دار است.

(5)      تأثیر موانع صادراتی بر راهبرد صادراتیِ ادارة کل بنادر و دریانوردی استان گیلان معنی‌دار است.

(6)      تأثیر انگیزاننده‌های صادرات بر راهبرد صادراتیِ ادارة کل بنادر و دریانوردی استان گیلان معنی‌دار است.

(7)      تأثیر انگیزاننده‌های صادرات بر موانع صادراتی در ادارة کل بنادر و دریانوردی استان گیلان معنی‌دار است.

(8)      تأثیر انگیزاننده‌های صادرات بر عملکرد صادراتیِ ادارة کل بنادر و دریانوردی استان گیلان معنی‌دار است.

برای تجزیه‌وتحلیل داده‌های جمع‌آوری‌شده در این پژوهش، در ابتدا شاخص‌های آمار توصیفی (جدول‌های توزیع فراوانی، شاخص‌های مرکزی، میانگین، پراکندگی انحراف معیار، واریانس) به توصیف جامعه می‌پردازد و سپس، کمک‌نمودار‌ها و جدول‌های آماریِ مرتبط، این توصیف را در ابعاد مختلف مطرح و بررسی می‌کند. برای اینکه بدانیم متغیر‌های پژوهش در نمونة موردبررسی از توزیع نرمال برخوردار هستند و به‌منظور مقایسة توزیع یک صفت در یک نمونه با توزیعی که برای جامعه مفروض است، از آزمون کولموگروف ـ اسمیرنف استفاده می‌کنیم. اگر داده‌ها دارای توزیع نرمال باشند، امکان استفاده از آزمون پارامتری وجود دارد. درغیراین‌صورت، باید از آزمون غیرپارمتری استفاده کنیم. برای آزمون فرضیات پژوهش، از آزمون تی استفاده می‌شود. این آزمون نشان می‌دهد که میانگین نمونه‌های برداشت‌شده از یک متغیر تصادفی، تا چه حد به میزان واقعی نزدیک هستند. همة تجزیه‌وتحلیل‌ها به‌وسیلۀ نرم‌افزار SPSS 22 و smart pls 2 انجام شده‌اند گزارشی توصیفی از متغیرها در قالب جدول (3) نشان داده شده است.

جدول (3): توصیف متغیرهای تحقیق

 

واریانس

انحراف معیار

میانگین

بیشترین

کمترین

تعداد

متغیر

186/0

43143/0

09/4

75/4

00/3

141

انگیزاننده‌های صادرات

648/0

80499/0

56/2

60/4

40/1

141

عملکرد صادرات

326/0

57070/0

02/3

50/4

80/1

141

استراتژی صادرات

258/0

50771/0

43/3

50/4

57/2

141

موانع صادرات

595/0

77129/0

51/2

43/4

54/1

141

استفاده از برنامه‌های تشویق صادرات

 

 

 

 

با توجه به جدول (3)، مشاهده می‌شود که میانگین متغیر‌ها در بازة (51/2 – 09/4) قرار دارند. کمترین میانگین مربوط به متغیر استفاده از برنامه‌های تشویق به صادرات، و بیشترین میانگین مربوط به انگیزاننده‌های صادرات است.     

جدول (4): آزمون کولموگروف ـ اسمیرنف برای متغیرهای تحقیق

متغیرهای تحقیق

آمارة آزمون

سطح  معنی‌داری

انگیزاننده‌های صادرات

489/1

024/0

عملکرد صادرات

499/2

000/0

استراتژی صادرات

405/1

039/0

موانع صادرات

412/2

000/0

استفاده از برنامه‌های تشویق صادرات

442/2

000/0

 

سطح معنی‌داری به‌دست‌آمده برای آزمون کولموگروف ـ اسمیرنف متغیر‌های پژوهش کمتر از 05/0 است. درنتیجه، این متغیر‌ها  در نمونة موردبررسی از توزیع نرمال برخوردار نیستند.

 

 

شکل (2): آزمون مدل تحقیق حالت ضرایب استاندارد شده

 

 

شکل (3): آزمون مدل تحقیق حالت اعداد معنی‌داری

در حالت اعداد معنی‌داری: همۀ سؤالاتِ مربوط به متغیرها ضرایب همبستگی معنی‌داری با متغیر‌های مکنون دارند. چراکه میزان آمارۀ T بالاتر از 96/1 است.

در این بخش، نتایح حاصل از کاربرد روش‌های استنباطی در قالب مدل معادلات ساختاری ارائه شده است.

در ادامه، با استفاده از آزمون T نتایج زیر به دست آمد. از آزمون فرضیۀ اول پژوهش این‌گونه استنباط شد، که با توجه به مدل ساختاری پژوهش در حالت ضرایب معنی‌داری میزان آمارۀ T بین دو متغیر برنامه‌های تشویق به صادرات بر عملکرد صادراتی داخل بازه (96/1 و 96/1-) است. ازاین‌رو، تأثیر برنامه‌های تشویق و صادرات بر عملکرد صادراتیِ ادارۀ کل بنادر و دریانوردی استان گیلان معنی‌دار نیست. بنابراین، نتیجة این پژوهش با پژوهش‌های کاراکوزو (2016)، جهرمی (1390)، و حسینقلی و همکاران (1389) همخوانی دارد.

از آزمون فرضیۀ دوم با استفاده از روش معادلات ساختاری و با توجه به مدل پژوهش در حالت اعداد معنی‌داری مشاهده می‌شود، که میزان آمارۀ T بین دو متغیر برنامه‌های تشویق و راهبرد صادراتی خارج از بازه (96/1 و 96/1-) است. ازاین‌رو، تأثیر استفاده از برنامه‌های تشویق به صادرات بر راهبرد صادراتیِ ادارۀ کل بنادر و دریانوردی استان گیلان معنی‌دار است. بنابراین، این فرضیه تأیید می‌شود. این نتیجه با نتیجة پژوهش حسینقلی و همکاران (1389) همخوانی دارد.

از آزمون فرضیۀ سوم با استفاده از روش معادلات ساختاری و با توجه به مدل پژوهش در حالت اعداد معنی‌داری مشاهده می‌شود، که میزان آمارۀ T بین دو متغیر راهبرد صادرات بر عملکرد صادراتی خارج از بازه (96/1 و 96/1-) است. ازاین‌رو، تأثیر راهبرد صادرات بر عملکرد صادراتیِ ادارۀ کل بنادر و دریانوردی استان گیلان معنی‌دار است. بنابراین، این فرضیه تأیید می‌شود. این نتیجه با نتیجة پژوهش حسینقلی و همکاران (1389) همخوانی دارد.

از آزمون فرضیۀ چهارم با توجه به مدل ساختاری پژوهش در حالت ضرایب معنی‌داری مشاهده می‌شود، که میزان آمارۀ T بین دو متغیر استفاده از برنامه‌های تشویق به صادرات و موانع صادراتی خارج از بازه (96/1 و 96/1-) است. ازاین‌رو، استفاده از برنامه‌های تشویق به صادرات بر موانع صادراتی در ادارۀ کل بنادر و دریانوردی استان گیلان تأثیر‌گذار است. این نتیجه با نتیجة پژوهش‌های کاراکوزو (2016) و حسینقلی و همکاران (1389) همخوانی دارد.

از آزمون فرضیۀ پنجم با توجه به مدل ساختاری پژوهش در حالت ضرایب معنی‌داری مشاهده می‌شود، که میزان آمارۀ T بین دو متغیر موانع صادراتی بر راهبرد صادراتی داخل بازه (96/1 و 96/1-) است. ازاین‌رو، تأثیر موانع صادراتی بر راهبرد صادراتی ادارۀ کل بنادر و دریانوردی استان گیلان معنی‌دار نیست. بنابراین، این نتیجة با نتیجة پژوهش کاراکوزو (2016) همخوانی دارد، اما با نتیجة پژوهش حسینقلی و همکاران (1389) همخوانی ندارد.

از آزمون فرضیۀ ششم با توجه به مدل ساختاری پژوهش در حالت ضرایب معنی‌داری مشاهده می‌شود، که میزان آمارۀ T بین دو متغیر انگیزاننده‌های صادرات و راهبرد صادرات خارج از بازه (96/1 و 96/1-) است. ازاین‌رو، تأثیر انگیزانندهای صادرات بر راهبرد صادرات معنی‌دار است. بنابراین، این نتیجه با نتیجة پژوهش جهرمی (1390) همخوانی ندارد، اما با نتیجة پژوهش حسینقلی و همکاران (1389) همخوانی دارد.

از آزمون فرضیۀ هفتم با توجه به مدل ساختاری پژوهش در حالت ضرایب معنی‌داری مشاهده می‌شود، که میزان آمارۀ T بین دو متغیر انگیزاننده‌های صادرات و موانع صادراتی داخل بازه (96/1 و 96/1-) است. ازاین‌رو، تأثیر انگیزاننده‌های صادرات بر موانع صادراتی در ادارۀ کل بنادر و دریانوردی استان گیلان معنی‌دار نیست. بنابراین، این نتیجه با نتیجة پژوهش حسینقلی و همکاران (1389) همخوانی دارد.

از آزمون فرضیۀ هشتم با توجه به مدل ساختاری پژوهش در حالت ضرایب معنی‌داری مشاهده می‌شود، که میزان آمارۀ T بین دو متغیر انگیزاننده‌های صادرات و عملکرد صادراتی خارج از بازه (96/1 و 96/1-) است. ازاین‌رو، تأثیر انگیزاننده‌های صادرات بر عملکرد صادراتیِ ادارۀ کل بنادر و دریانوردی استان گیلان معنی‌دار است. بنابراین، این نتیجه با نتیجة پژوهش حسینقلی و همکاران (1389) همخوانی دارد، اما با نتیجة پژوهش‌های سوسا و برادلی (2009)، و جهرمی (1390) همخوانی ندارد.

از آزمون فرضیۀ نهم با توجه به مدل ساختاری پژوهش در حالت ضرایب معنی‌داری مشاهده می‌شود، که میزان آمارۀ T بین دو متغیر استفاده از برنامه‌های تشویق به صادرات بر انگیزنده‌های صادرات خارج از بازه (96/1 و 96/1-) است. ازاین‌رو، تأثیر استفاده از برنامه‌های تشویق به صادرات بر انگیزنده‌های صادرات در ادارۀ کل بنادر و دریانوردی استان گیلان معنی‌دار است. بنابراین، این نتیجه با نتیجة پژوهش حسینقلی و همکاران (1389) همخوانی دارد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول (5): نتایج تحلیل آزمون فرضیه هایپژوهش

فرضیه پژوهش

T-Value

ضریب مسیر استاندارد

نتیجه آزمون

H1

برنامه‌های تشویق و  صادرات

 

عملکرد صادراتی

341/1

133/0

عدم تأیید

H2

استفاده از برنامه‌های تشویق صادرات

 

استراتزی صادراتی

522/3

427/0

تأیید

H3

استراتزی صادراتی

 

عملکرد صادراتی

516/3

411/0

تأیید

H4

استفاده از برنامه‌های تشویق صادرات

 

موانع صادراتی

374/3

338/0-

تأیید

H5

موانع صادراتی

 

استراتزی صادراتی

173/1

112/0-

عدم تأیید

H6

انگیزاننده‌های صادرات

 

استراتزی صادراتی

685/6

476/0

تأیید

H7

انگیزاننده‌های صادرات

 

موانع صادراتی

046/0

009/0-

عدم تأیید

H8

انگیزاننده‌های صادرات

 

عملکرد صادراتی

979/3

341/0

تأیید

H9

برنامه‌های تشویق و صادرات

 

انگیزاننده‌های صادرات

657/4

695/0

تأیید

 

4- نتیجه‌گیری

یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد استفاده از برنامه‌های تشویق به صادرات بر راهبرد صادراتی، راهبرد صادرات بر عملکرد صادراتی، استفاده از برنامه‌های تشویق به صادرات بر موانع صادراتی، انگیزاننده‌های صادرات بر راهبرد صادرات، انگیزاننده‌های صادرات بر عملکرد صادراتی و استفاده از برنامه‌های تشویق به صادرات بر انگیزاننده‌های صادرات خارج از بازه (96/1 و 96/1-) هستند و فرضیه‌های متغیرهای پژوهش قابل‌قبول می‌باشند. همچنین، میزان آمارۀ T بین متغیرهای برنامه‌های تشویق به صادرات بر عملکرد صادراتی، موانع صادراتی بر راهبرد صادراتی و انگیزاننده‌های صادرات بر موانع صادراتی داخل بازه (96/1 و 96/1-) است. در این پژوهش، ابعاد مربوط به متغیر استفاده از برنامه‌های تشویق به صادرات و عملکرد صادراتی دارای کمترین میانگین در آزمون آمار توصیفی بود. ازاین‌رو، تأثیر متغیرهای فرضیه‌ها در ادارۀ کل بنادر و دریانوردی استان گیلان معنی‌دار و پذیرفته نیست.

با توجه به یافته‌های پژوهش، لازم است به این نکته توجه شود که دولت می‌تواند با طراحی و اجرای برنامه‌های تشویق به صادرات، بر راهبرد یا رفتار صادراتی شرکت‌ها و درنتیجه، بر عملکرد صادرات شرکت‌ها تأثیرگذار باشد. بنابراین، پیش از طراحی و اجرای برنامه‌های تشویق به صادرات، می‌توان راهبرد‌های مؤثر بر موفقیت در صادرات را شناسایی کرد و سپس، برنامه‌هایی را انتخاب و اجرا نمود، که شرکت‌ها را به سمت انتخاب این راهبرد‌ها هدایت کند و به آنها در اجرای این نوع راهبرد‌ها کمک کند. بنابراین، پیشنهاد می‌شود: (1) استفاده از سیاست‌های تشویق و حمایت از صادرات در این بندر در اولویت قرار گیرند، (2) برگزاری نمایشگاه در کشورهای خارجی یا شرکت در نمایشگاه‌های بین‌المللی داخلی، گزارش‌های پژوهشی و اطلاعاتی دربارۀ بازارهای خارجی توجه شود، (3) بازدیدها و ملاقات‌های تجاری (هیئت‌های تجاری) در بندر صورت گیرد، مؤسسات ایرانی برای تأمین مالی صادرات، وام، اعتبار و خدمات اعتبارسنجی در اختیار مشتریان خارجی قرار دهند، (4) نهادهای دولتی و مشتریان خارجی شناسایی، و به بنگاه‌های ایرانی در بندر معرفی شوند، (5) بندر باید با مقایسۀ رقبای فعال در زمینۀ جذب و حفظ مشتری خارجی در حوزه‌های تبلیغات، فروش حضوری، نمایشگاه‌ها و غیره برتری رقابتی ایجاد کند، (6) خدمات شرکت‌ها متناسب با ویژگی‌ها و انتظارات هر یک از بازارهای هدف صادراتی تغییر داده شود و با شرایط آن بازار سازگار گردد؛ 

رجبیان، وحید. (1392). استراتژی صادرات غیرنفتی ایران؛ راهکارها و مشکلات. مجلۀ اطلاعات سیاسی و اقتصادی، شمارۀ 163، ص 244-249.
حسنقلی‌پور، طهمورث؛ متوسلی، محمود؛ محمدی، شاپور؛ حسینی، فرشید. (1389). تأثیر برنامه‌های تشویق صادرات بر عملکرد صادراتی: مطالعة موردی صنعت برق. مدیریت بازرگانی، دورۀ 2، شمارۀ 5، ص 38-25.
رحمانی، حسین. (1393). شناسایی و اولویت‌بندی موانع صادرات و ارائۀ راهکارهای توسعۀ صادرات صنایع کوچک و متوسط (SMEs) در صنایع غذایی آذربایجان غربی. باشگاه پژوهشگران جوان، سلماس، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد سلماس، ص 20-1.
کرم‌پور، عبدالحسین؛ شریفی، کیومرث؛ صفابخش، شهلا. (1391). ارائۀ مدلی برای ارزیابی تأثیر اجزای رویکرد مبتنی بر منابع بر عملکرد صادراتی براساس راهبرد رهبری هزینه در صنعت کانی غیرفلزی. دانشکدۀ مدیریت دانشگاه تهران، مدیریت بازرگانی، دورۀ 4، شمارۀ 12، ص 128-113.
ناطق، محمد؛ و نیاکان لاهیجی، نازیلا. (1388). بسترسازی توسعۀ صادرات با تأکید بر محدودیت‌ها، محرک‌ها و عملکرد صادراتی. مجلۀ بررسی‌های بازرگانی، شمارۀ 37، ص55-43.
دوره 5، شماره 3
آذر 1398
صفحه 82-91
  • تاریخ دریافت: 11 بهمن 1396
  • تاریخ پذیرش: 09 مرداد 1398